دسته بندي | فقه و حقوق اسلامي |
فرمت فايل | docx |
حجم فايل | 84 كيلو بايت |
پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود
پرداخت و دانلود
چكيده
تجرد نفس،از مسايلي است كه در فلسفه اسلامي بيشتر ازكلام مورد توجه بوده است.برخي فيلسوفان اسلامي كه در اين امر اتفاق نظر دارند،درميان متلمان برخي چون غزالي و راغب ،قائل به تجرد نفس اند و گروهي آن را انكار مي كنند.در اين مقاله مساله ماهيت نفس را در آثار مهم كلامي مورد مطالعه قرار مي دهيم.
واژه هاي كليدي :1-نفس 2 -تجرد 3-جسم 4-جوهر 5-بدن 6-علم
1.مقدمه :
درفلسفه وكلام اسلامي ،عقيده براين است كه ماهيت نفس چيست،اختلاف دارند.فيلسوفان نفس را غيرمادي و مجرد مي دانند.ابن سينا قائل به چهار نوع ادراك حسي،خيالي ،وهمي وعقلي براي نفس است.ادراك حسي ،مادي است ودر ادراك خيالي صورت ازماده تجرد مي يابد ولي مجرد ازلواحق ماده است.ادراك وهمي از لحاظ تجريد اندكي برتر از مرتبه خيال اند چون در انها معاني اي همچون خير وشر ادراك مي شودكه اگرچه ذاتا مادي نيستند اما موضوع خيال مادي قرار مي گيرند.ادراك عقلي كاملا مجرد از ماده اند.دلايلي كه ابن سينا برتجردنفس مي آورد ناظربه نفس ناطقه انساني است.ملاصدرا برخلاف ابن سينا همه ادراك انساني را مجرد مي داند.وي در مورد نفس ناطقه علاوه بر اين كه در مقام مثال مقيد،تجرد برزخي و در مقام ادراك معاني مطلقه و حقايق مرسله ،تجردعقلاني دارد،داراي مقام فوق تجرد است.به اين معنا كه نفس هم مجرد از ماده است وهم مجرد از ماهيت.تجرد ازماهيت فوق تجرد ازمادهو جوهريت است.البته حكماي مشاء نفوس ناطقه وعقول راتنها مجرد ازماده مي دانند وفقط خداوند را مجرد ازماهيت مي دانند(18،ص:17،138 ،ص:10،291،صص:534_537 و9،صص: 336_337).
مساله تجردنفس درميان متكلمان اسلامي موافقان و مخالفاني دارد.كساني چون غزالي(450-505) واما فخر(544-606)(دست كم در برخي آثارشان و احتمالا به دليل توجه و اشتغال به مباحث فلسفي )هم چون فيلسوفان قائل به تجرد نفس شدندوجمهور متكلمان قائل به تجرد نفس نيستند.البته درانديشه اسلامي انكارتجردنفس اختصاص به اين گروه ندارد،چنان كه براي مثال يكي از علماي بزرگ شيخ ، مرحوم علامه مجلسي (1037-1/1110)دركتاب ارزشمند خود بحار الانوار به نفي تجرد نفس پرداخته است.ايشان درجلد اول اين كتاب ضمن نقل حديثي ازاميرالمومنين(ع) كه مي فرمايندازپيامبر(ص) سوال شد چرا خدا عقل را آفريد در ذيل حديث ،شش نكته را بيان مي كنمد ودر نكته ششم مي گويد :
"ايشان مي پندارن وجود جوهري مجرد وقديم را ثابت كرده اند كه نه ازلحاظ ذات ونه ازلحاظ فعل،هيچ وابستگي به ماده ندارد، اما اين سخن مستلزم انكار بسياري ازاصول اسلامي است ،بااين همه از روايات بر مي آيد كه موجود مجردي جزخداوند متعال وجود ندارد."(101-102)
علامه دراين عبارت اگرچه درمقام نفي تجرد عقل است اما با نفي هرمجردي جزخدا به طور طبيعي تجردنفس رانيز انكار كرده است.ايشان در ادامه به بحث درباره مخلوق اول بودن عقل مي پردازد و مي گويداگرچه رواياتي در اين باره موجود است ،اما ظاهر بيشتر اخبار به اين اشاره دارد كه مخلوقات اول، آب و هوا بوده اند ومعناي آن چه دراخبار،درباره مخلوق اول بودن عقل وارد شده است ،اين است كه عقل ،اولين مخلوق درميان مخلوقات روحاني است. بنابراين هيچ اشكالي نيست دراين كه آفرينش برخي اجسام پيش از آفرينش عقل بوده باشد.اوصافي كه فيلسوفان براي عقل قائلند دراخبار متواتر به پيامبر وائمه نسبت داده شده است. علامه سپس ميگويد : "اخبار،تجردنفس رابراي ما ثابت نمي كند بلكه ازظاهر ان ها ماديات نفس بر مي ايد" (همان،ص:103)
پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود
پرداخت و دانلود