دسته بندي | روانشناسي |
فرمت فايل | docx |
حجم فايل | 112 كيلو بايت |
پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود
پرداخت و دانلود
مباني نظري و پيشينه سطوح انگيزه يادگيري باليني
در 49 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت docx
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت docx
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چهارچوب اين پژوهش از نوع پنداشتي و بر اساس مفاهيمي چون آموزش ، يادگيري ، انگيزه يادگيري و سطوح مختلف آن و چگونگي تامين نيازهاي اساسي رواني بر اساس تئوري خود تعيين كنندگي استوار است و در راستاي آن مفاهيم فوق در محيط باليني پرستاري مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد.
كلمه آموزش از واژه لاتين “educate” كه به معناي آموختن است مشتق شده است.ريشه كلمه آموزش به معناي آشكار نمودن توان بالقوه يك فرد است. آموزش رفتارهاي فرد را اصلاح مينمايد و باعث تغييراتي در رفتار فرد ميگردد كه براي وي سودمند است.ميتوان گفت آموزش يك فرايند اجتماعي است كه اهميت آن دراصلاح رفتار است(29) و طيف وسيعي از فعاليتها را در برميگيرد(30).
همچنين آموزش به فعاليتهاي حرفه اي معلم گفته ميشود و به عنوان فراهم آوردن فرصتهايي براي اينكه دانشجويان ياد بگيرند، تعريف شده است.پس بنا به تعريف آموزش به فعاليتهايي گفته ميشود كه با هدف آسان ساختن يادگيري از سوي آموزگار طراحي ميشود و بين آموزگار و يادگيرنده بصورت كنش متقابل جريان مي يابد و نقش معلم صرفا فراهم آوردن شرايط و امكاناتي است كه يادگيري را آسان ميسازد(33). از اين رو آموزش مجموعه فعاليتهايي است كه در خدمت پرورش و كارآموزي قرار دارند(5).
هايگرن[1] معتقد است كه آموزش فرايندي مركب است كه تعبير متفاوتي از ديدگاه هاي مختلف دارد. فيلسوفان عامل اصلي آموزش را مد نظر قرار ميدهند و روانشناسان به فرد يادگيرنده و فرايند يادگيري مينگرند و جامعه شناسان به سيستم اجتماعي كه در تعامل با گروه و فراگيرنده است، ميپردازند( 27 ).
نظامهاي آموزشي و فعاليتهاي حاكم بر آن با توجه به پيشرفت جوامع، همواره دستخوش تغيير و تحول است كه اين امر خود معلول تحولات اجتماعي و علوم مختلف آن ميباشد. سرعت تحول نظامهاي آموزشي به حدّي است كه گاهي موجب تغيير كل ساختار آموزشي جامعه ميگردد(14). از اين رو در دنياي امروز هيچكس از آموزش و يادگيري2 بي نياز نيست و يادگيري بخشي از زندگي انسانها محسوب ميگردد. شايد به جرأت بتوان گفت كه مهمترين اصل زندگي انسانها يادگيري است؛ زيرا انسان از بدو تولد تا انتها با فرايندهاي مختلف يادگيري روبهرو ميباشد(31).
مفهوم يادگيريرا ميتوان به صورتهاي مختلف تعريف كرد : كسب دانش و اطلاعات، عادتهاي مختلف، مهارتهاي متنوع و راه هاي گوناگون حل كردن مسائل مختلف.به گفته هركنهان و السون[2] يادگيري يكي از مهم ترين موضوعات در روانشناسي امروز و در عين حال يكي از مشكل ترين مفاهيم براي تعريف كردن است(5).
رفتارگرايان يادگيري را تغيير در رفتار قابل مشاهده و اندازه گيري و پيروان مكاتب شناختي، آن را كسب بينشهاي جديد و يا تغيير در بينشهاي گذشته عنوان ميكنند(31).
شايد يكي از جامعترين تعاريف يادگيري از ديدگاه ماركس و هليوس[3] باشد. در اين تعريف آمده است يادگيري يعني ايجاد تغييرات نسبتا پايدار در رفتار بالقوه يادگيرنده، مشروط بر آنكه اين تغيير بر اثر اخذ تجربه رخ دهد(5). در جريان هر يادگيري دو شرط اساسي يعني فراگير و فراده وجود دارند. البته بديهي است كه فراده يا معلم هرگز چيزي راياد نميدهد بلكه شرايط را فراهم ميسازد تا فراگير ياد بگيرد(14). درتوضيح اين تعريفلازم است اصطلاحات تغييرنسبتا پايدار،توانايي بالقوه وتجربهشرح داده شود. منظورازتغييرنسبتا ((پايدار))، تغييري است كه دوام دارد.هدف از(( توانايي بالقوه))، عبارت است ازتوانايي كه فردوجوددارد، اماهنوز ظاهرنشده است. مثلا عده اي ازما اين توانايي را داريم كه خلبانماهري شويم اما درحال حاضر نمي توانيم خلباني كنيم. دراين مورد گفته مي شودكهتوانايي مابراي هدايت يك هواپيما بالقوه است و هنوز به فعل در نيامده است.هدفازكاربرد كلمه ((تجربه)) اين است كه تغييراتي را مي توان به عنوان يادگيري به حسابآورد كه محصول تمرين باشد نه تغييراتي كه دراثر رشد وبلوغ، مثل رشد قد و وزن بهوجود مي آيد(5 ).
يادگيري يك رويداد كاملا دروني است.تمام آنچه را كه ما ياد ميگيريم بطور انحصاري و اختصاصي در سلولهاي مغزي و احتمالا بصورت الگوهاي خاصي از فعاليتهاي سلول مغزي ذخيره مي شود.براي كسب اطلاع از ميزان يادگيري فرد به رفتار قابل مشاهده او مراجعه مي كنيم(32). در واقع يادگيري كسب دانش يا مهارت توسط فرد است. براي يادگيري موثر و كارا نياز است كه بدانيد دانشجويان چه چيزي را براي يادگيري نياز دارند. يادگيري بستگي به انگيزه براي يادگيري ، توانايي يادگيري و محيط يادگيري دارد(33).
فرايند آموزش-يادگيري به اندازه قدمت انسان است. در صورتي كه اين فرايند موثر باشد ، فرد يادگيرنده مي تواند بهترين بهره را از چيزهايي كه در محيط پيرامونش است، ببرد. در صورتي كه فردي هنر تعامل با اطرافيان را نياموزد، مشكلات زيادي را نسبت به فردي كه روابط اجتماعي مناسبي را فرا گرفته است خواهد داشت. بنابراين كسب دانش، مهارت و نگرشي كه بتواند فرد يادگيرنده را به روش مناسبي براي سازگاري با محيط آماده نمايد از اهداف فرايند آموزش- يادگيري مي باشد. اين فرايند وسيله اي است كه در طي آن مدرس، فرد يادگيرنده و برنامه ها به صورت منظمي براي تامين اهداف از پيش تعيين شده سازماندهي مي شوند.اين فرايند شامل اجزائي مثل روش آموزش، مواد درسي، كلاس درس و بحث وخلاقيت در كلاس مي باشد. فرايند آموزش و يادگيري با تكميل شدن چنين محيطي تحت تاثير قرار مي گيرد. اين فرايند مي تواند با تامين شرايط مناسب براي يادگيرندگان غني و دائم گردد. مدرس مي تواند با در نظر گرفتن نيازهاي افراد يادگيرنده، نقش بسيار مهمي در تسهيل اين فرايند داشته باشد.
1-Hygern
2-learning
3-Hergenhahn and Elson
Hellois-Marquize and1
پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود
پرداخت و دانلود