دسته بندي | روانشناسي |
فرمت فايل | docx |
حجم فايل | 136 كيلو بايت |
پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود
پرداخت و دانلود
مباني نظري و پيشينه پژوهش تعارض كار خانواده
در 38 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت docx
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي و فارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت docx
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چهارچوب اين پژوهش پنداشتي بوده و بر پايه مفاهيم سلامت عمومي و تعارض متقابل كار- خانواده استوار است كه در اين راستا مفاهيمي همچون سلامت، تعاريف سلامت، ابعاد سلامتي، تعارض كار با خانواده، تعارض خانواده با كار و ابعاد آن ها (زمان، فشار، رفتار) مورد بحث قرار مي گيرد.
سلامت يكي از واژه هايي است كه بيشتر مردم با آن كه مطمئن هستند معناي آن را مي دانند، تعريف آن را دشوار مي پندارند. از اين رو تعاريف بسياري از سلامت در دوره هاي مختلف شده است(37).
به طور كلي سلامتي مفهوم وسيعي دارد و تعريف آن تحت تاثير ميزان آگاهي و طرز تلقي جوامع با شرايط گوناگون جغرافيايي و فرهنگي قرار مي گيرد. ضمن اين كه سلامتي يك روند پوياست و با گذشت زمان نيز مفهوم آن تغيير خواهد كرد(38). قديمي ترين تعريف سنتي كه از سلامتي شده است عبارت است از " بيمار نبودن". انتقاد وارد شده بر اين تعريف آن است كه نقش عوامل تعيين كننده زيست محيطي، اجتماعي، روان شناختي و فرهنگي را در تعريف سلامتي در نظر نگرفته است(42،39). نارسايي اين مفهوم زيست پزشكي[1]، منجر به ايجاد مفهوم اكولوژيك[2] شده است كه سلامت را به عنوان تعادل پويا بين انسان و محيط زيست و بيماري را به صورت عدم تعادل وجود انسان با محيط زيست در نظر مي گيرد(40). با پيشرفت هاي علوم اجتماعي در دوران معاصر آشكار شد كه سلامت مي تواند تحت تاثير عوامل اجتماعي، روان شناختي، فرهنگي، اقتصادي وسياسي قرار گيرد و هنگام تعريف و اندازه گيري سلامت بايد اين عوامل را هم در نظر گرفت(41). مدل كليت[3] تركيبي از همه مفاهيم نام برده شده را بيان مي كند و مي گويد: سلامت، نشانه اي از فكر سالم و عالي در بدن سالم و در خانواده هاي سالم و محيطي سالم است. اين مدل به ارتقاء سلامت و حفظ آن تاكيد مي كند(37). تعاريف متعددي از سلامت وجـود دارد. فرهنگ وبسـتر[4] سلامتي را وضعيت خوب جسـماني و روحي و به خـصوص عاري بودن از درد يا بيـماري جسمي مي داند در حالي كه فرهنگ آكسـفورد سلامتي را وضعيت عالي جسم و روح و حالتي كه اعمال بدن به موقع و موثر
انجام شود بيان مي كند(42).
دان[5] سلامتي را به صورت وضعيتي كه در آن فرد تعادل و مسير هدفمند را در محيط خود حفظ مي كند، بيان مي نمايد. در حقيقت تعاريف سلامتي بر دو نظر كلي تاكيد دارند، سلامتي پويا است و نه ايستا و محيط و زمينه زندگي افراد بر ميزان دستيابي آن ها به سلامتي تاثير گذار است(43). با اين وجود تعريفي كه بيشتر از همه درباره سلامت پذيرفته شده است، تعريف سازمان بهداشت جهاني[6] است كه در مقدمه اساسنامه آن ذكر شده است:" سلامتي عبارت است رفاه كامل جسمي، رواني و اجتماعي و نه تنها بيماري يا معلول نبودن"(44). بدين منوال از تعريف سازمان جهاني بهداشت چنين بر مي آيد كه سلامتي مفهومي بسيار گسترده تر از رفاه جسمي است و براي سالم بودن، تعادل و هماهنگي در عملكرد روان و مغز نيز الزامي است(45). در سال هاي اخير با گنجاندن توانايي داشتن "يك زندگي اقتصادي و اجتماعي مثمر" اين تعريف تقويت شده است. تعريف WHO از سلامتي از اين نظر كه بسيار گسترده است، مورد انتقاد قرار گرفته است و بعضي از اشخاص استدلال مي كنند كه نمي توان سلامت را به عنوان يك حالت كلي تعريف كرد بلكه بايد به صورت يك فرايند تطبيق پيوسته با تقاضاهاي ديگر زندگي و تغييراتي كه به معناي زندگي داده مي شود، در نظر گرفته شود. اين يك مفهوم پويا است كه كمك مي كند تا مردم خوب زندگي كنند، خوب كار كنند و از زندگي خود لذت ببرند. بنابراين تعريف سازمان بهداشت جهاني از سلامت به نظر بسياري از اشخاص به عنوان يك هدف آرماني محسوب مي شود تا فرضيه اي واقع بينانه كه ممكن است در برخي از افراد وجود داشته باشد و در سايرين خير(37).
به اين منظور عده اي از محققان سازمان بهداشت جهاني يك تعريف عملياتي را براي سلامتي بيان كرده اند كه شامل 1- نبودن شواهد آشكار بيماري و درست عمل كردن شخص به طور عادي در حدود معيارهاي پذيرفته شده سلامتي در مورد يك جنس، سن، جامعه و منطقه جغرافيايي.
2-كار كردن چند اندام بدن به اندازه كافي و در رابطه با يكديگركه نشانه نوعي تعادل يا پايداري بدن است. اين حالت نسبتاً ثابت است اما چون انسان تابع محرك هاي داخلي است ممكن است تغيير نمايد(42).
علي رغم محدوديت هاي نام برده مفهوم سلامتي مطابق تعريفWHO كاربرد مثبت و گسترده دارد و استاندارد"سلامت مثبت" را تعيين مي كند. اين تعريف نشان دهنده آرزوي مردم و نماينده هدف كلي يا هدفي است كه مـلت ها بايد براي آن بكوشند. سلامـت بر تمام ابعـاد زندگي افراد تاثير گذار است، از طرف
ديگرشغل و حرفه، نقش اجتماعي و روابط بين فردي متاثر از سلامت مي باشند(46).
در حرفه پرستاري چهار تعريف به واسطه چهار الگو توسط اسميت[7] پيشنهاد شده است:
1-الگوي اديو منيستيك[8](ايده آلي): در اين حالت فرد به خود يابي و حد كمال رسيده و توانايي خود را از بالقوه به بالفعل در مي آورد.
2-الگوي سازگاري[9]: انسان به طور موثر قادر به كنش با محيط فيزيكي و اجتماعي خود است.
3-الگوي ايفاء نقش[10]: بيانگر ميزان توانايي فرد در ايفاي نقش خود به طور موثر است.
4-الگوي كلينيكي[11]: فقدان علائم و نشانه هاي بيماري و ناتواني قابل تشخيص با علم پزشكي است.
از نظر اسميت الگوي ايده آلي جامع ترين الگو و الگوي كلينيكي سطحي ترين الگو است (42).
با توجه به تعاريف سلامتي متوجه مي شويم كه سلامتي داراي ابعاد متعددي است. بانكر و كووالكسي[12] پنج بعد جسمي[13]، رواني[14]، اجتماعي[15]، معنوي[16]و عقلاني[17] را به عنوان ابعاد سلامتي معرفي نموده اند (45). در صورتي كه آقا ملايي و ملك افضلي، علاوه بر ابعاد فوق، بعد شغلي[18] را نيز جزء ابعاد سلامتي مي دانند (47،37).
معمول ترين بعد سلامتي، سلامت جسمي است كه نسبت به ديگر ابعاد سلامتي ساده تر مي توان آن را ارزيابي كرد. سلامت جسمي در حقيقت ناشي از عملكرد درست اعضاء بدن است(38). نشانه هاي سلامت جسمي در فرد عبارت است از: سيماي خوب، پوست تميز، اشتهاي كافي، خواب راحت، وزن مناسب و .... (37). بعد ديگر سلامتي بعد رواني است كه شامل توان واكنش در برابر انواع گوناگون تجربه هاي زندگي به صورت قابل انعطاف و معني دار است(37). بعضي از نشانه هاي سلامت رواني عبارت است از: سازگاري فرد با خود و ديگران، قضاوت صحيح در برخورد با مسائل، داشتن روحيه انتقاد پذيري و داشتن عملكرد مناسب در برخورد با مشكلات(42،38).
بعد اجتماعي سلامتي شامل: سطوح مهارت هاي اجتماعي، عملكرد اجتماعي و توانايي شناخت هر شخص از خود به عنوان عضويي از جامعه بزرگتر است(37). اين بعد به نوشته حاتمي و همكاران از دو جنبه قابل بررسي است: يكي ارتباط سالم فرد با جامعه، خانواده، مدرسه و محيط شغلي و ديگري سلامتي كلي جامعه كه با توجه به شاخص هاي بهداشتي قابل محاسبه، مي توان سلامت جامعه را تعيين و با هم مقايسه كرد(38). اختلال در يك بعد از سلامت مي تواند ساير ابعاد را نيز تحت تاثير قرار دهد( نمودار 1).
اختلالات جسمي اختلالات رواني اختلالات اجتماعي
[1] -bio medical
[2] - ecologic
[3]- holistic
[4] -webster
[5]- Dunn
[6]- World Health Organization
[7] -Smit
[8]- euduimonistic
[9]-adaptation model
[10]-role playing model
[11] -clinical model
[12] -Bunker&kowalski
[13] -physica Dimension
[14] -mental Dimension
[15] -social Dimension
[16]-spiritual Dimension
[17] -intellectual Dimension
[18]-vocational Dimension
پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود
پرداخت و دانلود