دسته بندي | روانشناسي |
فرمت فايل | docx |
حجم فايل | 47 كيلو بايت |
پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود
پرداخت و دانلود
مباني نظري و پيشينه پژوهش عدالت سازماني (فصل دو)
در 30 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت docx
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت docx
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
تعاريف و مفاهيم عدالت
اولين تعاريف درباره عدالت به سقراط، افلاطون و ارسطو منسوب است. يكي از مهمترين پرسشهاي سقراط در مورد سرشت عدالت بود. بعد از سقراط، شاگردش افلاطون در كتاب جمهوري _ مهمترين اثر خود_ بحثي را عدالت ناميد كه نخستين و قديمي ترين بحث تفصيلي درباره عدالت در فلسفه سياسي قديم است. (مرامي، 1378). افلاطون در كتاب جمهوريت در پي اين پرسش بود كه چرا مرد با فضيلتي مانند سقراط حكيم در جامعه آن روز يونان محكوم به مرگ شد، انگيزه او تحليل و تبيين عدالت در جامعه آتن بود و اينكه مفهوم عدالت چيست. به نظر افلاطون عدالت وقتي حاصل مي شود كه در دولت هر كسي به كاري كه شايسته آن است بپردازد، به همانگونه انسان عادل نيز انساني است كه اجزاي سه گانه روح او (غضب، شهوت وعقل)تحت فرمانروايي عقل، هماهنگ باشند(اخوان كاظمي، 1382). از نظر ارسطو _شاگرد افلاطون_ نيز عدالت داشتن رفتاري برابر با افراد برابر است. ارسطو معتقد بود كه توده هاي مردم به اين دليل انقلاب مي كنند كه با آنان با بيعدالتي رفتار مي شود(مرامي، 1378).
از ديدگاه توماس آكويناس عدالت واقعي زماني است كه حاكم به هر كس مطابق شأن و شايستگي او امتياز بدهد. از ديد نظريه ليبرال عدالت به اين معني است كه دولت نبايد با شهروندان با تبعيض رفتار كند مگر در صورتي كه در زمينه اي مورد نظر ميان خود آنها تفاوتهايي وجود داشته باشد. در برداشت ليبرال از عدالت عمده توجه معطوف به توزيع عادلانه قدرت در جامعه است (مرامي، 1378).
عدالت در مفهوم راديكال آن در شعار و فرمول معروف ماركس «از هركس به اندازه توانش و به هر كس به اندازه نيازش» خلاصه مي شود. مركز ثقل عدالت در اين مفهوم، توزيع عادلانه ثروت است (مرامي، 1378). در تمامي انديشه هاي سياسي اسلام، مبنا و زير بناي تمامي اصول نيز عدالت است. آيات الهي اشاره دارند كه پيامبران را با مشعلهاي هدايت فرستاديم و به آنها كتاب و ميزان داديم تا عدالت را بر پا دارند (اخوان كاظمي، 1382).
بعثت پيامبران و تشريع اديان به منظور تحقق قسط و عدل با مفهوم وسيع كلمه در نظام حيات انسان بوده است تا آنجا كه از رسول خدا (ص)نقل شده است: «كشور با كفر مي ماند اما باظلم ماندني نيست» (اخوان كاظمي، 1382). به اين ترتيب ملاحظه مي شود كه عدالت و استقرار آن به عنوان يك نياز براي جوامع انساني مطرح بوده است. آبراهام مازلو به عنوان برجسته ترين روانشناس در حوزه انگيزش، سلسله مراتبي از نيازهاي انساني را مطرح كرد كه اگر چه عدالت در اين سلسله مراتب جايي ندارد، اما با اين حال مازلو از اهميت آن آگاه بوده و نسبت به پيامدهاي ناشي از بي عدالتي هشدار داده است. مازلو عدالت راتقريبا يك نياز اساسي مطرح كرده و آن رابه همراه انصاف، صداقت ونظم دريك گروه قرارداده است وازآنها به عنوان پيش شرطهاي اساسي براي ارضاي نيازها ياد كرده است (تيلور[1]، 2003).
مفهوم لغوي عدالت
يكي از دشواريهاي بحث عدالت، ابهام در تعاريف و معاني آن است. زبان عربي براي برخي واژهها بيش از ده مترادف دارد و واژه عدالت نيز واجد چنين مترادفهايي است. بنابراين براي هر جنبهاي از عدالت معاني متعددي وجود دارد كه شايد مهمترين آنها قسط، قصد، استقامت، وسط، نصيب، حصه، ميزان، انصاف وغيره باشد. كلمه معادل عدالت در فرانسه و انگليسي جاستيك[2] و در لاتين جاستيا[3]است (اخوان كاظمي، 1382). فرهنگ لغات آكسفورد عدالت را به عنوان حفظ حقوق با اعمال اختيار و قدرت و دفاع از حقوق با تعيين پاداش يا تنبيه توصيف كرده است.
[1]Taylor
[2]justice
[3]justitia
...
مطالعه عدالت در سازمانها
سازمان و سازمانيافتگي جزء جدانشدني زندگي ماست. ما قبل از تولد و در رحم مادر توسط سازمانهايي مراقبت مي شويم، در يك سازمان پزشكي چشم به جهان مي گشاييم، در سازمانهاي متعدد آموزش مي بينيم و به موقع در يك سازمان مشغول كار مي شويم و همزمان با سازمانهاي متعدد رابطه و سر كار داريم و نهايتا در يك سازمان با مراسم خاص تشييع و تدفين صحنه نمايش جهاني را ترك مي كنيم (اسكات، 1375). بنابراين افراد بيشتر عمرشان را در سازمانها يا در رابطه با سازمانها سپري مي كنند و اين موضوع نشاندهنده اهميت جايگاه سازمانها در دنياي كنوني است. اما در مورد عدالت در سازمانها چه تحقيقات و مطالعاتي صورت پذيرفته است؟ عدالت سازماني به طور گسترده اي در رشته هاي مديريت، روانشناسي كاربردي و رفتار سازماني مورد تحقيق و مطالعه قرار گرفته است (كوهلمير و پاركر[1]، 2005). تحقيقات نشان داده اند كه فرايندهاي عدالت نقش مهمي را در سازمان ايفا مي كنند و چطور برخورد با افراد در سازمانها ممكن است باورها، احساسات، نگرشها و رفتار كاركنان را تحت تاثير قرار دهد. رفتار عادلانه از سوي سازمان با كاركنان عموما منجر به تعهد بالاتر آنها نسبت به سازمان و رفتار شهروندي فرانقش آنها ميشود. از سوي ديگر افرادي كه احساس بي عدالتي كنند، به احتمال بيشتري سازمان را رها مي كنند يا سطوح پاييني از تعهد سازماني را از خود نشان مي دهند و حتي ممكن است شروع به رفتارهاي ناهنجار مثل انتقامجويي كنند. بنابراين درك اينكه چگونه افراد در مورد عدالت در سازمانشان قضاوت مي كنند و چطور آنها به عدالت يا بي عدالتي درك شده پاسخ مي دهند، از مباحث اساسي خصوصا براي درك رفتار سازماني است (باس[2]، 2001).
[1]Kohlmeyer & Parker
[2]Bo
پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود
پرداخت و دانلود