دانشجو كمك

دانلود ارزان فايل هاي دانشجويي و دانش آموزي

مباني نظري و پيشينه سبك زندگي مادر در دوران بارداري

۶ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 65 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه سبك زندگي مادر در دوران بارداري

در 36 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت docx

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:  WORD و قابل ويرايش با فرمت docx

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

            چهارچوب اين پژوهش پنداشتي است و بر اساس مفهوم "سبك زندگي مادر در دوران بارداري" استوار است كه در راستاي آن تولد نوزاد كم وزن و عوامل مرتبط با كم وزني با تاكيد بر سبك زندگي مادر در دوران بارداري مدنظر قرار مي گيرد.

            رفتارهاي ارتقاء دهنده ي بهداشتي براي همه اعضاي جامعه ، به ويژه براي زنان مهم است زيرا آنها نقش حياتي در بهبود و حفظ سلامت خانواده در همه فرهنگ ها ، به ويژه در فرهنگ مسلمانان ، دارند (10). همچنين سلامتي و پيشرفت هر جامعه تا اندازه ي زيادي به سلامتي زنان وابسته است حاملگي و زايمان اثر قابل توجه اي روي سلامتي و بهداشت زنان دارد و براي سلامت ملي شاخص مهمي به شمار مي رود. از طرف ديگر سبك زندگي مادر اثر دائمي و طولاني مدت روي سلامتي مادر و كودك دارد (9). در تمامي جوامع انواع مختلفي از رفتارها وجود دارد كه بهداشت و سلامتي را بهبود مي بخشد ، اين رفتارها بايد تشخيص داده شده و تشويق گردند. ضمنا رفتارهايي نيز وجود دارند كه براي حفظ سلامت زيان آورند و غالبا به خاطر نتايج بد حاصل از اين گونه رفتارها بايد براي عدم تكرار آنها كوشيد (26). در حاملگي رفتارهاي بهداشتي سالم شامل مراقبت هاي منظم دوران بارداري ، شركت در كلاس هاي پيش از تولد نوزاد ، مصرف مواد معدني و ويتامين ها ، خوردن انواع مواد غذايي و عادات غذايي سالم مي باشد و رفتارهاي ناسالم شامل سيگار كشيدن ، مصرف الكل ، سوء تغذيه ، تاخير در مراقبت هاي حين بارداري است كه روي پيامدهاي حاملگي موثر مي باشد (9).

             از ميان پيامدهاي حاصل از بارداري ، وزن زمان تولد مهمترين فاكتور بقاء انسان در دوران نوزادي و همچنين پيش بيني كننده ي توانايي هاي جسمي و تكامل آينده ي وي مي باشد و تعيين اين شاخص يكي از متداول ترين و ساده ترين روش ها براي ارزيابي رشد و نيز بررسي وضعيت سلامت نوزادان يك جامعه مي باشد (2). زايمان نوزاد كم وزن نارس از مشكلات كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه مي باشد ، در حالي كه تولد نوزاد كم وزن ترم در كشورهاي در حال توسعه شيوع بيشتري دارد(27).

            نوزاد كم وزن ، نوزادي است كه زمان تولد ، وزن 2500 گرم و يا كمترداشته باشد (23). نوزادان كم وزن به سه دسته متفاوت تقسيم مي شوند: نوزادان نارس (با سن حاملگي 37 هفته يا كمتر) ، محدوديت رشد داخل رحمي ، يا تركيبي از هر دو (27). نوزاداني كه وزن هنگام تولد آنان ، نسبت به سن حاملگي ، كمتر از ميزان مورد نياز است بعنوان محدوديت رشد جنيني در نظر گرفته مي شوند (23) يا به عبارت ديگر به آن دسته از نوزاداني كه وزن زمان تولد آنان كمتر از 2500 گرم و سن آنان بيشتر از 38 هفته است به عنوان محدوديت رشد داخل رحمي اطلاق مي گردد (7).

            كم وزني زمان تولد زماني اتفاق مي افتد كه مواد مهمي چون گلوكز ، آمينواسيد و اكسيژن (مواد مهم براي رشد جنين) به عللي مانند سوء تغذيه مادر در جريان حاملگي و يا اختلالات مادرزادي جنين به خوبي در دسترس جنين قرار نمي گيرند و در نتيجه محصول حاملگي اين مادران ، نوزادني كوچكتر از اندازه طبيعي خواهد بود (2).

            سازمان بهداشت جهاني در سال 1995 بيان مي كند كه كم وزني زمان تولد و تاخير رشد داخل رحمي منجر به ناخوشي در بدو تولد ، مرگ ومير ، اختلال در تكامل عصبي و ناتواني در ميان نوزادان مي شود (11و27). نوزادان كم وزن ترم يا دچار اختلال رشد ، بيشتر از نوزادان طبيعي ، تاخير در رشد و تكامل را تجربه مي كنند ، كمبود ترشح هورمون رشد در جنين مبتلا به اختلال رشد منجر به كندي رشد در دوره نوزادي مي شود. در نوزادان كم وزن ، به ويژه اگر با محدوديت رشد داخل رحمي همراه باشند ، منجر به خطر توسعه ي بيماري هاي مزمن در دوران بزرگسالي از قبيل هيپرتانسيون ، بيماري شريان كرونري و ديابت مي شود (2). همچنين كم وزني هنگام تولد هم در كشورهاي پيشرفته و هم در كشورهاي در حال توسعه فشار فوق العاده اي را بر سيستم خدمات بهداشتي و افراد خانواده تحميل مي كند (1). زنده ماندن بعضي از نوزادان بسيار كوچك تحت مراقبتهاي ويژه طولاني و بسيار پرهزينه سبب بروز مشكلات جدي مي شود. حدود هفت درصد نوزادان كم وزن كه در ايالات متحده متولد مي شوند ، بيش از يك سوم هزينه مراقبت هاي بهداشتي را به خود اختصاص مي دهند (7).


پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

سازه هاي نو (جديد)

۷ بازديد
دسته بندي معماري
فرمت فايل ppt
حجم فايل 1.113 مگا بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

سازه هوا فشرده چيست؟

 

سازه هاي هوا فشرده بر اساس انتقال بارها از طريق پوسته هايي با تنظيم هواي داخل سازه استوار مي گردد.

اين سازه ها مشابه كابل ها، نيروي كششي را از طريق سطح پوسته انتقال مي دهند. دليل فرم منحني اين سازه طراحي بر اساس تحمل بار بصورت مستقيم و بر اساس تنظيم هواي داخل سازه ميباشد. به همين دليل اغلب سازه هاي هوا فشرده شكل نيمكره دارند.

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره سيستم هاي مغزي رفتاري (فصل دوم پايان نامه)

۲ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 64 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره سيستم هاي مغزي رفتاري (فصل دوم پايان نامه)

 

در  15 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت

2-3-1 تعريف سيستم هاي مغزي / رفتاري 

گري و مك ناتان (2000) در چهارچوب مطالعات آزمايشگاهي يادگيري حيوانات و آثار داروهاي روان گردان ، به سيستم هاي زيست شناختي متفاوت  كه مبتني بر تكامل مجزاي مكانيسم هاي پاداش و تنبيه در مغز مهره داران است ، اشاره مي كنند ..به اعتقاد گري در مغز پستانداران ، كنترل رفتار از طريق سه سيستم مغزي / رفتاري متفاوت و در عين حال مرتبط با يكديگر صورت مي گيرد .رفتاري متفاوت و در عين حال مرتبط با يك ديگر صورت مي گيرد .

 اين سيستم ها به مجموعه هاي جداگانه اي از رويداد هاي تقويت كننده با انواع خاصي از رفتار پاسخ مي دهد ، و به وسيله ي مجموعه ي جداگانه اي از ساختار هاي مغزي به هم مرتبط كه اطلاعات خاصي را پردازش مي كند ، عمل مي كنند ، عبارتند از : سيستم  بازداري رفتاري ( BIS ) ، سيستم جنگ / گريز / بهت  FFFS)) و سيستم فعال سازي رفتاري (BAS)  .هر يك از اين سيستم ها در سه سطر توصيف مي شوند : سطح رفتاري ( تحليل درون داده ها و برون داده هاي سيستم ) ، سطح عصب شناختي ( كنش وري و ساختار عصبي سيستم ) و سطح شناختي ( كنش وري پردازش اطلاعات سيستم ) ، مي توان بعد چهارمي نيز به اين سطوح اضافه كرد و آن سطح تجربه اي ( همراه با فعاليت سيستم ) است ; اما پژوهش هاي تجربي ابزار معتبري براي ارزيابي بعد چهارم نداشته اند ( گري ، 1993 ;  به نقل از تجريشي ، 1384 ) .

2-3-1-1 سيستم بازداري رفتاري (BIS) 

سيستم بازداري رفتاري زيربناي بعد هيجاني اضطراب است (گري ، 1987؛به نقل از گري و مك ناتان ، 2000) . اين سيستم توسط محركهاي شرطي كه با تنبيه همخواني دارند ، محرك هاي شرطي كه با حذف يا پايان يافتن پاداش همخواني دارند ، محرك هاي جديد و مآور هستند محرك هايي كه به صورت ذاتي براي يك نوع ترس آور هستند ، برانگيخته مي شوند .

رفتارهايي كه با اين محرك ها برانگيخته مي شوند ، عبارتند از : بازداري رفتاري (توقف رفتارجاري ) افزايش سطح برپايي ، به طوري كه رفتارهاي بعدي (كه مي توانند ادامه عمل متوقف شده نيز باشند )  با قدرت و سرعت بيشتري انجام شوند ، و افزايش توجه ، به اين صورت كه اطلاعات بيشتري بويژه در مورد اجزاي جديد محيط ، دريافت شود .

 

برون داد

درون داد

 

بازداري رفتاري     

 

افزايش برپايي        

افزايش توجه           

 

در تصوير زير ، ارتباط هاي درون داد – برون دادرا كه معرف BIS در سطح رفتاري هستند ، منعكس شده است .

 

 

سيستم بازداري رفتاري

علامت-محركهاي تنبيه

علامت محركهاي عدم پاداش

محرك هاي جديد

محركهاي ترس آور ذاتي

 

شكل 2-1 ارتباط هاي درون داد – برون داد BIS

دربين مداخلاتي كه به طور ويژه ، ارتباط هاي درون داد – برون داد BISرا متوقف مي كند ، استفاده از داروهاي ضد اضطراب اهميت زيادي دارد .

 باربيتورات ها[1] ، بنزوديازپين ها[2] و الكل ، سه دسته مهم از داروهايي هستند كه موجب كاهش اضطراب مي شوند .

آثار انتخابي اين داروها بركنش وري BIS ، نقش مهمي در پذيرش اين فرض كه فعاليت اين سيستم با اضطراب در آميخته ، داشته است .

 با توجه به درون دادها و برون دادها ي اين سيستم ، اضطراب حالتي است كه در ان فرد در مقابل يك تهديد ( محرك هايي كه با تنبيه يا فقدان پاداش همخواني دارند )، يا ابهام ( موقعيت هاي جديد و ناشناخته ) ، به صورت توقف ، خيره شدن ، گوش دادن و آمادگي براي عمل پاسخ مي دهد ( گري ، 1991 ) .

 


1.Barbiturates

2.Benzodiazepines

 

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه نظريه هاي شخصيت

۲ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 76 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه نظريه هاي شخصيت

در 27 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت docx

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت docx 

قسمتهايي از متن مباني نظري و پيشينه

مسئله تعريف شخصيت يك مشكل عمده است و در خلال سال‏‏ها تعاريف مختلفي از شخصيت ارايه شده است. آلپورت توانست حدود 50 معنا را براي اين اصطلاح مطرح كند. تحليل آلپورت منطبق با تاريخ مفهوم شخصيت بود كه با اصطلاح به نقاب آغاز شد اين اصطلاح به نقاب كه ابتدا در نمايشنامه‏‏هاي يونان قديم به كار برده مي‏شد ،اشاره داشت و مضامين مختلف آن در زمينه‏‏هاي مختلفي مانند:الهيات، فلسفه، جامعه شناسي، زبان شناسي و روان شناسي راه يافت (شولتز و شولتز، 1381). دامنه ي تعاريف موجود از فرآيند هاي دروني ارگانيسم تا رفتارهاي مشهود ناشي از تعامل افراد در نوسان است. نظري اجمالي به تعاريف شخصيت نشان مي دهد كه تمام معاني شخصيت را نمي توان در يك نظريه ي خاص يافت؛ بلكه در حقيقت تعريف شخصيت بستگي به نوع نظريه هر دانشمند دارد. براي مثال وارن[1] شخصيت را مجموع خصوصيات شناختي، عاطفي، ارادي، فيزيولوژيك و مورفولوژيك مي داند. آلپورت[2] شخصيت را سازمان پوياي جنبه هاي رواني- جسماني[3] مي داند كه تعيين كننده فكر و رفتار هستند. شلدن[4] از شخصيت به عنوان سازمان پوياي جنبه هاي شناختي، عاطفي، ارادي، فيزيولوژيك و مورفولوژيك ياد مي كند. منصور معتقد است كه شخصيت تحولي است و هر نوع تعريفي درباره شخصيت به منزله نقطه توقف درباره يك فرايند است و با توجه به فراگير شدن«روانشناسي ژنتيك[5]»نه تنها از لحاظ روش شناختي بلكه از لحاظ محتوايي، اعتقاد به تعريفي دارد كه گمان مي كند براي وضع كنوني كاملاً موجه و متناسب است و آن اين است كه شخصيت فرد را در هر لحظه اي از تحول وي ، به منزله تظاهر يا تجلي ظرفيت سازشي فراگير او قلمداد كنيم (فتحي آشتياني، 1388). حتي وقتي موضوع تعريف شخصيت صرفاً از ديدگاه روان شناسي دنبال شود گستره آن بسيار وسيع است. ‏

شخصيت عبارت است از مفاهيم تجربي خاصي كه بخشي از نظريه شخصيتي هستند و توسط ناظر به كار برده مي‏شوند. به دليل فقدان يكپارچگي در نظريه شخصيت، ارائه توصيفي از شخصيت كه به طور مناسبي تمام عناصر گوناگون و متضاد موجود در اين حوزه پيچيده و دشوار از علم را در بر گيرد مشكل است. بهترين تعريفي كه در اين جا مي‏توان ارايه كرد تعريفي است كه نظر اكثر روان شناسان را در خصوص تقدم كاربرد بر نظريه نشان مي‏دهد يعني ؛شخصيت انتزاعي از آن دسته از خصوصيات پايدار شخصي است كه براي رفتار بين فردي او اهميت زيادي دارد. در كاربرد اين تعريف ما همچنين متأثر از تأكيد آلپورت (1937) هستيم كه شخصيت دقيقاً همان چيزي است كه فرد واقعاً هست؛ يعني شخصيت شامل عميق ترين و نوعي ترين خصوصيات فرد است (سياسي، 1382).

 

نظريه‏‏هاي صفات:  

فرض اساسي ديدگاه صفات اين است كه انسان داراي آمادگي گسترده اي است كه "صفات" نام دارد و به طرق خاص به محرك پاسخ مي‏دهد؛ به عبارت ديگر انسان را مي‏توان از نظر احتمال رفتار، احساسات و تفكر آن‏ها به طريقي خاص توصيف كرد. براي مثال احتمال رفتار كردن به صورت خونگرم و دوستانه، يا احساس اضطراب و نگراني و يا فكر كردن درباره يك طرح هنري (افرادي كه شديداً مايلند اين گونه رفتار كنند.) به عنوان افراد عالي دراين صفات توصيف مي‏شوند. براي مثال عالي بودن در صفات برون گرايي يا عصبي بودن در حالي كه افراد داراي تمايل ضعيف در رفتار كردن به راه‏‏هاي بالا، به عنوان افراد پايين در اين صفات وصف شده اند. اگر چه نظريه پردازان صفات در مورد نحوه ايجاد صفاتي كه شخصيت انسان را مي‏سازد از يكديگر متفاوتند،اما همه آن‏ها در اين امر توافق دارند كه صفات عنصر اصلي شخصيت انسان را تشكيل مي‏دهد. به علاوه نظريه پردازان صفات توافق دارند كه رفتار انسان و شخصيت وي را مي توان در يك سلسله مراتب سازماندهي كرد ( پروين و جان، 1381).

 

 


[1] : Warren

[2] : Allport

[3] :Psycho- Physic

[4] :Sheldon

[5] :Genetic Psychology

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري وپيشينه همبستگي خانواده

۳ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 68 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري وپيشينه  همبستگي خانواده

در 32 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

   در چند دهه اخير با تحولات بسياري در فرهنگ جهاني در غرب، تصوير خانواده دستخوش تغييراتي شده است. به عبارتي، به شدت در حال كوچك شدن و از بين رفتن است. ويژگي زندگي خانوادگي در اين قرن، الگوي بسيار متنوع و جديد آن است؛ براي مثال، اگر قبلاً خانواده هاي سه نسلي و هسته اي داشتيم، در حال حاضر در فرهنگ غرب خصوصاً با خانواده هاي هسته اي كوچك شده، تك والدي، خانواده بدون فرزند، زندگي مجردي، ازدواج هاي مجدد و پدر خواندگي و مادر بزرگي، خانواده هاي چند نسلي، ازدواج هاي قراردادي، غير سنتي و هم زيستي هم جنس گرايان و ... مواجه هستيم كه بر اساس خلأها و نيازهاي افراد و شرايط فرهنگي و اجتماعي آن ها در حال شكل گرفتن اند (نفر، 1391).

   در ايران نيز با توجه به شرايط جديد، خانواده تغييرات زيادي داشته اما هنوز آن تنوع و تعددي را كه در خانواده غرب پيدا كرده است، ندارد. در ايران، خانواده هنوز چارچوب قانوني، شرعي، عرفي و فرهنگي خودش را حفظ كرده است؛ يعني، هنوز ما خانواده را از جنبه هاي مختلف قانوني، عرفي و شرعي مي بينيم. در عين حال ظهور خانواده هايي با روابط جديد مشاهده مي شود، روابطي كه ناشي از طلاق است. به عنوان مثال گونه هايي از خانواده به قرار زير هستند: خانواده تك والديني، خانواده تك نوازان كه در اين      خانواده ها، افراد تنها زندگي مي كنند؛ خانواده هاي هم افزود. اين خانواده ها كه اعضاي آن ها بسيار و اغلب نامتجانس اند، تشكيل شده اند از زن و مردي كه قبلاً ازدواج كرده و طلاق گرفته اند و فرزند يا فرزنداني از ازدواج قبلي با خود دارند و سپس فرزند يا فرزنداني از خانواده جديد به آن ها اضافه مي شود. (در اين خانواده ها سه دسته فرزند زندگي مي كنند: فرزنداني كه زن خانه جديد مي آورد، فرزنداني كه مرد مي آورد و فرزندان مشترك زن و مرد كه در اين خانواده به وجود مي آيند).

   در عين حال در ايران نيز در برخي مناطق، خانواده به فاميل و خويشاوندان درجه يك، پدر و مادر و فرزندان پدر بزرگ و مادر بزرگ و عمه و عمو، خاله و دايي اطلاق مي شود. در برخي ديگر از مناطق، به خصوص مناطق شهري، خانواده شامل اعضاي اصلي يعني والدين و فرزندان مي شود؛ يعني خانواده     هسته اي (نفر، 1391).

 

 

 

 

 

   2-10- هدف از تشكيل خانواده

   از نگاه كسانى كه براى خانواده قداست قائل نيستند، هدف اصلى از تشكيل خانواده، بهره گيرى از تمتّعات جنسى است؛ بلكه در بسيارى از موارد، هدفى جز اين وجود ندارد؛ اما از نگاه قرآن و احاديث اسلامى، تشكيل خانواده، داراى حكمت ها و دلايل متنوّع روانى، اخلاقى، اجتماعى و دينى است و اين حكمت ها (كه در زير به آنها اشاره مي شود) در واقع، اصول و پايه هاى تأكيد اسلام بر تشكيل خانواده و ضرورت تقويت و تحكيم اين نهاد، شمرده مى شوند (ري شهري، 1387).

   2-10-1- آرامش روانى: نخستين حكمت تشكيل خانواده كه قرآن كريم، آن را با صراحت بيان كرده است، رسيدن به آرامش روانى است.

   2-10-2- سازندگى اخلاقى: از نگاه قرآن كريم، تشكيل خانواده به وسيله پسر و دختر جوان، در واقع، به معناى تهيه كردن لباس تقواست؛ زيرا اين كتاب آسمانى، از يك سو در كنار لباس و زيورهاى تن، تقوا را به عنوان لباس و زيور جان و ارزش مندترين پوشش، مطرح مى كند.

   2-10-3- سازندگى اجتماعى: تشكيل خانواده، نه تنها در تأمين آرامش روانى و سازندگى اخلاقى نسل جوان، فوق العاده مهم و مؤثّر است، بلكه در سازندگى جامعه انسانى نيز نقش اساسى دارد.

   گسترش آرمان توحيد: حكمتِ غايى تشكيل خانواده و هدف نهايى اسلام از اين همه تأكيد بر تشكيل و تحكيم و تداوم آن، گسترش ارزش هاى انسانى، انتشار آرمان هاى توحيدى و سرانجام، جهانى شدن اسلام است، و بقاى نسل انسان، در واقع، مقدمه اي براى رسيدن به اين هدف بزرگ است (ري شهري، 1387).

 

   2-11- اساسى ترين هدف در تشكيل خانواده

   مهم ترين نكته قرآنى در تبيين حكمت ازدواج در قرآن، اين است كه خداوند، وقتى مى خواهد حكمت ازدواج و تشكيل خانواده را بيان كند، نمى گويد: حكمت خلقت همسر و تشكيل خانواده، بقاى نسل يا فرزند صالح يا پيشگيرى از فساد يا سازندگى اخلاقى و اجتماعى و يا توسعه ارزش هاى اسلامى است؛ بلكه به حكمتى اشاره مى فرمايد كه بدون آن، هيچ يك از اهداف خلقت انسان، قابل تحقّق نيست و آن، عبارت است از آرامش روانى. بدون آرامش روانى، نمى توان از جوان، انتظار تقوا داشت. بدون آرامش روانى، نه نسل سالم و صالح پديد مى آيد، و نه سازندگىِ اخلاقى و اجتماعى اتّفاق مى افتد و نه ارزشهاى دينى و آرمان توحيد، گسترش مى يابد. كاوش هاى ميدانى نشان مى دهند كه اضطراب روانى و عدم تعادل روحى، نقش عمده اى در فسادهاى اخلاقى و اجتماعى دارد و بيشتر جنايات هولناك و خودكشى ها در ميان مجرّدها و به دست آنها صورت مى گيرد. از اين رو، تشكيل خانواده مى تواند سهمى اساسى در آرامش روانى و سازندگى هاى اخلاقى و اجتماعى ايفا نمايد و اين، رمز تأكيد قرآن و احاديث اسلامى بر تشكيل خانواده و تحكيم آن و پيشگيرى از فروپاشى اين كانون مقدّس است (ري شهري، 1387).

 

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه پژوهش كمال گرايي ( فصل دوم پايان نامه )

۶ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 37 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه پژوهش كمال گرايي ( فصل دوم پايان نامه ) در 24 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد و دكترا (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

 

  • همرا با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
  • توضيحات نظري كامل در مورد متغير
  • پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
  • رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
  • منبع :                           دارد (به شيوه APA)
  • نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از مباني نظري متغير:


انگيزه كمال و تأثير آن در طول تاريخ مورد بررسي همه جانبه و گسترده توسط فلاسفه و روانشناسان به ويزه نظريه پردازان رويكرد روانكاوي قرار گر فته است . هر چند كمال گرايي سابقه طولاني دارد اما پزوهش هاي تجربي اندكي براي بررسي اين سازه انجام شده است . ولي در سال هاي اخير ميزان اين بررسي ها رو به رشد بوده است . اگر چه بر اساس شواهد موجود تفاوت هاي فردي زيادي در كمال گرايي وجود دارد ، اما مهم ترين مشخصه هاي كمال گرايي ، داشتن اهداف بلند پروازانه ، جاه طلبانه ، مبهم و غير قابل وصول و تلاش افراطي براي رسيدن به اين اهداف است و با كاوش دقيق در روحيان انسان در مي يابيم كه انسان دوست دار خوبي و كمال طلبي است. بديهي است اين تمايل انسان يعني انسان كامل و بي عيب بودن به نفسه ايرادي ندارد. در همين حال انگيزه كمال و تأثير  آن بر رفتار انسان در طول تاريخ به صورت همه جانبه و گسترده اي اوسط روان شناسان به ويژه نظريه پردازان رويكرد در روان كاوي ، مورد بحث قرار گرفته است. براي مثال آدلر[1] (1956) اشاره مي كندكه تلاش براي كمال گرايي يك جنبه ذاتي انسان است. هورناي[2] (1995) از سوي ديگر بر كمال گرايي روان نژند و طفره رفتن به دليل ترس كمال گرايان از شكست خاص مي شود، تمركز دارد.  اخيراً محققاني مانند بليت[3] (1995) بيان كرده اند: نياز شديد به موفق شدن و اجتناب از انتقاد ديگران و دوري جستن از ظهور عيب و نقص هاي افراد كمال گرا را وادار به انجام فعاليت هاي مداوم و سخت به منظور دست يابي به موفقيت مي كند، ولي اغلب زندگي آنها نسبت به انتقاد هاي ديگران و انديشيابي افراطي و در عين حال مي تواند دليل خشنودي بسيار نا چيزي از اين دستاورد ها گردد و منجر به صدمه پذيري نسبت به انتقادات و شكست ها شود. به دليل ضرورت حفظ چهره اي توانا و كمال گراي خويش و ديگران، چنين افرادي به طور مداوم در تلاش هستند تا جايگاه خودشان را ثابت نگه دارند. بنابراين هميشه خود را تحت آزمايش مي بينند و بر هر نوع شكست و انتقاد احساس نا امني و آسيب پذير بودن و اغلب از رو آوردن به سوي ديگران و كمك خواستن از آنها حتي از نزديك ترين دوستان خويش براي كمك و سهيم شدن در نا راحتي هاي خود عاجزند (هاسل[4]، 2009).

روانشناسان در همان اول قرن بيستم در پي مفهوم كمال گرايي بودند و در همين راستا از واژه ي perfect كه به معني: عالي و بي عيب و نقص و درست است استفاده كردند و به اين ويژگي Perfectionism گفتند، يعني گرايش افراطي به بي عيب و نقص بودن . روانشناسان ايراني اما واژه درستي در برابرش نداشتند،  بعضي ها مي گفتند كامل گرايي چندان مطلب را نمي رساند، بعضي ها بي نقص گرايي را مناسب مي دانستند، كه يك ملغمه نا زيبا از واژه هاي عربي و فارسي است . و اين بود كه همه، از وجه مذهبي، عرفاني و نهايتاً وجه مثبت كلمه كمال منصرف شدند و حال كمال گرايي ترجمه جا افتاده Perfectionism است(تري و آونز[5]،


[1] Adler

[2] Hornay

[3] Belit

[4] Hassel

[5] Terry-short LA, Owens

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

پيشينه تحقيق و مباني نظري درباره شخصيت و عملكرد تحصيلي

۳ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 63 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

پيشينه تحقيق و مباني نظري درباره شخصيت و عملكرد تحصيلي

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همرا با منبع نويسي درون متني فارسي و انگليسي به شيوه APA  جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري در مورد متغير و همچنين پيشينه در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب براي فصل دو پايان نامه

 

منبع :                          دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت

 

نظريه پنج عامل بزرگ شخصيت

پژوهشگران معاصر شخصيت از هر دو نظريه ابراز نارضايتي كرده اند و معتقدند كه نظريه آيزنك بسيار ساده است و ابعاد بسيار كمي دارد (برون گرايي، درون گرايي، روان رنجورخويي، پايداري هيجاني و روان پريش خويي، كنترل تكانه)، در حالي كه نظريه كتل بسيار پيچيده است و عوامل بسياري را دارد (16 عامل).

از بين نظريه‌‌هاي مهم شخصيت مي‌توان به الگوي پنج عاملي كاستا و مك كري [1] (1992) اشاره كرد. اين پنج عامل عبارتند از: روان رنجوري 2، برون گرايي 3، باز بودن به تجربه 4، توافق 5 و وجداني بودن كه هر يك از اين عوامل در بروز رفتار‌هاي خاص داراي اهميت مي باشند.

رابرت مك كري (1949) و پل كاستا (1942) كه در مركز پژوهشي پيري شناسي مؤسسات ملي سلامتي در بالتيمور، مريلند كار مي‌كنند به برنامه تحقيق گسترده اي مبادرت كردند كه پنج عامل اصلي را مشخص كرد و منجر به ايجاد پرسشنامه NEO گرديد (مك كري و كاستا 1987؛ نقل از شولتز 1386) اين 5 عامل عبارتند از روان­رنجورخويي[2] (N)، برونگرايي[3] (E)، انعطاف پذيري[4] (O)، توافق‌پذيري[5] (A) و باوجدان بودن[6] (C). اين عوامل از طريق انواع فنون ارزيابي، از جمله پرسشنامه‌هاي خودسنجي، آزمون‌هاي عيني و گزارشهاي مشاهده گران تأييد شدند. به نظر مي‌رسد كه چهار عامل از پنج عامل اين نظريه مولفه ژنتيكي نيرومند و يك عامل (توافق پذيري) مولفه محيطي نيرومند دارد و بيشتر محيطي است تا ارثي (شولتز و شولتز؛به نقل از پروين 1386). هريك از پنج عامل بزرگ به شش زيرمقياس تقسيم مي‌شوند. مك كري و كوستا (1992) اين پنج عامل را صفات و زيرمقياس‌هاي اين عوامل را رويه[7] مي‌نامند. منظور آن‌ها از صفات، اشاره به آن دسته از متغيرهاي شخصيتي است كه عميق‌تر و بنيادي‌تر هستند و در طول زمان ثبات زيادي از خود نشان مي‌دهند. در مقابل رويه‌ها همچنان كه از نامشان مشخص است سطحي‌تر و تغييرپذيرتر از صفات هستند و ممكن است پايه‌هاي ژنتيكي و زيستي نداشته باشند. در واقع بروز و و فعال شدگي رويه‌ها بيش از صفات وابسته به محيط است.

نظريه شخصيت آن­ها ريشه در آمار و تحليل عاملي از يك سو و زبان­شناسي از سوي ديگر دارد. مك­كري و كوستا معتقد بودند كه براي هر صفت يا حالتي كه انسان مي­تواند داشته ­باشد، لزوما يك لغت متناظر در زبان ساخته­شده­است (متيوز، دياري و وايتمن[8] 2003). بنابراين آن­ها كليه لغات موجود درباره صفات انساني در فرهنگ انگليسي را جمع­آوري كردند و با تحليل عاملي چند مرحله­اي آن­ها، به 5 عامل بزرگ شخصيت دست يافتند (گروسي، 1380). در بين پژوهشگران اين سؤال مطرح بوده كه مك كري و كوستا نظريه اي درباره شخصيت ارائه نداده اند بلكه آن‌ها فقط يك پرسشنامه ساخته اند (متيوز، دياري و وايتمن 2003). در واقع نظريه آن‌ها از ابزاري كه ساخته اند بيرون آمده است، در حالي كه معمولاً ابزار بر پايه نظريه‌ها ساخته مي‌شوند. جداي از اين كه اين موضوع را قوت يا نقص براي كار آن‌ها بدانيم، به هرحال اين يك مورد استثنا و شايد بديع در علم روانشناسي مي­تواند باشد (يخوابي 1389).

 

2-4- عوامل پنجگانه 

2-4-1- عامل روان رنجورخويي (عصبيت يا شاخص هيجان) 

كاستا و مك كري (1992)، بيان مي‌كنند كه يكي از ابعاد وسيع شخصيت، مقايسه سازگاري، ثبات عاطفي فرد، ناسازگاري و عصبيت يا روان نژندي است. داشتن احساسات منفي همچون ترس، غم، احساس گناه، برانگيختگي، خشم، احساس كلافگي دائمي و فراگير مبناي مقياس عصبيت (N) را تشكيل مي‌دهند (گيلسپي[9] و مارتين[10]، 2006). اين عامل شخصيتي به صورت منفي با سلامت هيجاني و رواني همبسته است (لاهتي[11] و همكاران، 2008). روان رنجور خويان زير تأثير سيستم عصبي خودكار قرار دارند. ديدشان در تاريكي كمتر از افراد بهنجار است. جسما و روحا ضعيف و ناقص هستند. از حيث هوش و تسلط بر نفس و ادراك حسي و تمركز حواس و اراده و سعي ازمتوسط افراد بهنجار پايين ترند. تلقين پذيرند و در انديشيدن و عمل كردن كندتر هستند (سياسي، 1386). افرادي كه نمرات بالا در اين عامل داشته باشند، به احتمال زيادتري داراي باورهاي غيرمنطقي هستند، از قدرت كمتري در كنترل تكانه برخوردارند و سازگاري كمتري با شرايط فشار رواني نشان مي‌دهند. اما افراد با نمرات پايين، از نظر عاطفي باثباتند، معمولاً آرام و راحت هستند و در مقابل فشارهاي زندگي از سازگاري بهتري برخوردارند (شاپوري 1387). رويه‌هاي روان رنجورخويي عبارتند از: اضطراب، كينه­ورزي خشمناك[12]، افسردگي، خودآگاهي، تكانشوري[13] و آسيب­پذيري[14] (پروين 1386).

2-4-2- عامل برون گرايي

برون گرايي در برابر درون گرايي قرار مي‌گيرد و به معني آمادگي فرد براي ارتباط با جهان خارج است. اين عامل با سلامت هيجاني رابطه مثبت دارد. بدين ترتيب افراد برونگرا با استرس‌هاي روزمره راحت‌تر كنار مي‌آيند و احتمالا به هنگام مشكل كمك بيشتري از اطرافيان خود دريافت مي‌كنند. آن‌ها همچنين تعداد بيشتري از رويدادهاي مثبت را تجربه مي‌كنند (مك كري و جان[15]، 1992؛ نقل از متيوز، دياري و وايتمن 2003). اين افراد خواهان هيجان و تحريك هستند و حضور در مهماني‌ها و اجتماعات را به تنهايي ترجيح مي‌دهند. هيجان و تحريك را دوست دارند و بر آنندكه اميدوار به موقعيت و آينده باشند. بازارياب‌هاي موفق كشورهاي در حال توسعه و رشد يافته نمونه اي از افراد برون گرا هستند (مك الروي[16] و دود[17] 2007). مقياس‌هاي شاخص E، نشان دهنده‌ي علاقه افراد به توسعه‌ي صنعت و كار خود مي‌باشد. رويه‌هاي برونگرايي به ترتيب عبارتند از صميميت[18]، جمع گرايي[19]، جرات مندي[20]، فعاليت، هيجان خواهي[21] و هيجان‌هاي مثبت (مك الروي و دود 2007). 

 


[1] -Costa & maccrae

[2] neuroticism

[3] extraversion

[4] openness to experience

[5] agreeabless

[6] conscientiousness

[7] -Facet

[8] - Mattews, Deary& Whiteman

[9] -Gillespie

[10] -Martin

[11] -Lahti

[12] -Angry hostility

[13] -Impulsiveness

[14] -vulnerability

[15] -John

[16] -Mcelroy

[17] -Dowd

[18] -Warmth

[19] -Gregariousness

[20] -Assertiveness

[21] -Excitement seeking


پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه يادگيري خودتنظيمي (فصل دوم پايان نامه)

۴ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 81 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه يادگيري خودتنظيمي (خود نظم داده شده)

در 80 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت docx

توضيحات: فصل دوم پايان نامه (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :  فارسي وانگليسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت docx

قسمتهايي از متن مباني نظري و پيشينه

خودتنظيمي در يادگيري از مقوله هايي است كه به نقش فرد در فرايند يادگيري توجه دارد. اين سازه ابتدا در سال 1967 توسط بندورا مطرح شد(كديور،1380)و اصطلاح  يادگيري خودتنظيمي از 1980 رايج شد. اين اصطلاح بر خودمختاري و مسئوليت پذيري دانشجويان براي پيشبرد يادگيري خودشان تأكيد مي كند (پاريس[1]، 2003) (به نقل از نيكدل، 1385). خود تنظيمي فرايندي است كه در آن دانــــش آموز هدف هايي را براي يادگيري خود بر مي گزيند،سپس مي كوشد تا شناخت ، انگيزش و رفتار خود را كنترل و تنظيم نمايدو بر آن نظارت كند. خودتنظيمي شامل يك رهبري شناختي است كه مستلزم عواملي است از قبيل: انطباق ها و تصميم گيري هاي مداوم، آگاهي براي كسب برداشتي معتبر و هوشمند از موقعيت و آمادگي براي بازتاب آنچه در فعاليتهاي تحصيـــــلي و به طــور كلي در زندگي، بايد انجــــام شود، آنچه انجام مي شود، و آنچه انجام شده است. اكتساب اين مهارت لزوماً با رشد طبيعي مرتبط نيست و همانند ديگر تواناييها يا ظرفيتها، بايد بطور آشكار آموخته شود (زيمرمن و شانك[2] 1994 به نقل از ليزراگا[3]، 2003)( نيكدل ،1385)

به باور زيمرمن (1999) يادگيرندگان مستقـــل نياز به توجه كمتـري از طرف معلمـــان دارند. آنها مي دانند چگونه راهبردهاي يادگيري را به كار گيرند، آنها از توانايي هايشان در حيطه هاي خاص ، ادراكاتي دارند و خود را متعهد و ملتزم به رسيدن به اهداف تحصيلي شان مي دانند. اين دانشجويان اراده دارند و به همين دليل مي توان آنها را يادگيرندگان خود تنظيم ناميد (كارشكي ومحسني، 1391).

خودتنظيمي فرآيند ارزشمندي است زيرا بر اين كه چگونه «خود» عامل ايجاد اهداف يادگيري و نيز انتخاب راهبردها مي شود و نيز اين كه چگونه برداشت هر فرد از خود وتكليف بر كيفيت يادگيري متعاقب آن تاثير مي گذارد، تاكيد مي كند(پاريس ، 2003)

خودتنظيمي سه ويژگي اساسي دارد: 1- آگاهي از تفكر  2- كاربرد راهبردها   3- انگيزش مداوم. آگاهي از تفكر سنجش از خودتنظيمي است كه شامل انديشيدن و تحليل موثر يك فرد از عادتهاي تفكر خود است. كاربرد راهبردها شامل خزانه رو به رشد راهبردهاي فرد براي يادگيري، مطالعه، كنترل هيجانات، پيگيري اهداف و كاربرد اين راهبردها است.

انگيزش مداوم سومين ويژگي يادگيري خود تنظيمي است زيرا يادگيري نيازمند انتخاب و تلاش مداوم است. (پاريس، 2003)

يادگيرنده هاي خودتنظيم راهكارهاي شناختي مناسب را به كار مي گيرند و از نظر تحصيلي انگيزه لازم را دارند. دانشجوياني كه در يادگيري خود تنظيمي فعالند از راهكارهاي شناختي يادگيري از قبيل تكرار منظم، بسط و سازماندهي يادگيري، مديريت بر زمان و برنامه ريزي زماني، هدف گذاري كنترل خود و خود ارزيابي نسبت به ديگران برتري دارند. (اشنايدر و ديگران[4]، 1989، به نقل از غلامي 1383).

2-2-1-  مولفه هاي خودتنظيمي

يكي از مسائل مهم در بررسي يادگيري خودتنظيمي، اختلاف نظر در نوع مولفه هاي تشكيل دهنده آن است. بعضي ازنظريه ها ، به تفكيك و طبقه بندي راهبردهاي خاص يادگيري به عنوان مولفه هاي  تاكيد مي كنند(مانند پينترچ ،1999) ، براي بعضي نيز ، مولفه هاي انگيزشي و خودتعيين گرانه خودتنظيمي مهم است مانند طرفداران نظريه خودتعيين گري و براي برخي ديگر از نظريه هاي جديدتر ، يكپارچه كردن مولفه هاي شناختي ، انگيزش ، عاطفي و محيطي (مانند پينتريچ ،2004) و يا فرايندهاي چرخه اي خودتنظيمي (مانند زيمرمن ،1999) مهم مي باشد.

پينتريچ (1999) در تحقيقي با هدف بررسي نقش باورهاي انگيزشي در بهبود و تقويت خودتنظيمي  ،مولفه هايي را نيز مطرح مي كند. او معتقد است در اكثر الگوها يكي از جنبه هاي مهم، كاربرد راهبردهاي شناختي و فراشناختي گوناگون توسط دانشجويان براي كنترل و تنظيم يادگيري شان است . الگوي  او شامل سه دسته كلي راهبرد است: راهبردهاي شناختي ، راهبردهاي خوتنظيمي براي كنترل شناخت (فراشناخت) و راهبردهاي مديريت منابع.

 


[1]- paris

[2]- Shank

[3]- Lizarragga

[4]- Ashnider

 

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه فرهنگ‌سازماني(فصل دوم پايان نامه)

۵ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 69 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه فرهنگ‌سازماني(فصل دوم پايان نامه)

واژه فرهنگ در ابتدا براي مشخص كردن تفاوت بين انسان‌ها و حيوانات استفاده‌شده است. ماري جو هچ[1] (2008)، مفهوم فرهنگ‌سازماني كه در مردم‌شناسي ريشه دارد، توسط مردم شناسان، به‌عنوان روش‌هاي شكل يافته از تفكر و احساس و واكنش كه به‌طور عمده توسط علائم و نشانه‌ها حاصل‌شده و انتقال مي‌يابند، تعريف‌شده است. آندروپيتگرو[2] (1979)، نخستين بار واژه فرهنگ‌سازماني را در ادبيات دانشگاهي مطرح كرد. پس‌ازآن در طي زمان مطالعه فرهنگ، گسترش يافت و نظريه‌پردازان سازمان به كيفيت متحد كردن گروه‌ها توجه كرده و آن را در مطالعه سازمان بكار گرفتند.

منوريان و بختايي (1382)، در پژوهش خود اشاره‌كرده‌اند، بررسي فرهنگ‌سازماني به‌عنوان يك ابزار جمع‌آوري اطلاعات عمل مي‌كند. از ديدگاه اسدي (1386)، بسياري از صاحب‌نظران و محققان، فرهنگ سازمان را به‌عنوان منبعي از مزيت رقابتي مطرح كرده است كه فرهنگ‌سازماني هنوز يكي از تازه‌ترين و شايد از جدال آميزترين مباحث نظري سازمان است باوجود اختلاف‌نظرهاي مذكور تقريباً بر سر يك موضوع توافق وجود دارد كه مديريت فرهنگ‌سازماني يكي از ضرورت‌هاي مديريت در عصر كنوني و از شرايط لازم براي موفقيت است. در پژوهش وثوقي (1390)، بيان شد كه فرهنگي سازماني عبارت است از: الگوي منحصربه‌فرد از مفروضات، ارزش‌ها و هنجارهاي مشترك كه فعاليت‌هاي جامعه‌پذيري، زبان، سمبل‌ها و عمليات سازمان‌ها را شكل مي‌دهد. فياض (1390)، امروزه مطالعه فرهنگ‌سازماني از اهميت ويژه‌اي برخوردار است، فرهنگ‌سازماني درواقع شخصيت سازمان است و فضايي است كه كاركنان در آن تنفس مي‌كنند؛ بنابراين ارتقا فرهنگ‌سازماني يك استراتژي مهم و مستلزم برنامه‌ريزي دقيق خواهد بود. بررسي فرهنگ‌سازماني بر سيستم‌هاي اندازه‌گيري عملكرد تأثيرگذار است (هنري[3]، 2006). شيوه‌ها و ارزش‌هاي برنامه‌ريزي در فرهنگ‌سازماني بايد موردتوجه قرار گيرد (تولفو و وازلاويخ[4]، 2008). معمولاً تحت عنوان ارزش‌ها، باورها و مفروضات اساسي شناخته مي‌شود كه به هماهنگي رفتار اعضا كمك مي‌كند (مسلانتوش و دورتي[5]، 2010). با توسعه فرهنگ‌سازماني قوي و رهبري مؤثر، سازمان‌ها مي‌توانند عملكرد مؤثري به دست آورند (زهير، 2011).

 

2-1-1-1-تعاريف فرهنگ‌سازماني 

تعاريف متعددي از فرهنگ‌سازماني ارائه‌شده است. براي مثال فرهنگ‌سازماني به‌عنوان ارزش‌هاي غالب كه به‌وسيله يك سازمان حمايت مي‌شود، توصيف‌شده است. يا فلسفه‌اي كه خط‌مشي سازمان را به سمت كاركنان و مشتريان هدايت مي‌كند، يا ارزش‌هايي كه به كمك آن‌ها كارها و امور روزمره سازمان انجام مي‌پذيرد (الواني و دانايي فر، 1376). فرهنگ‌سازماني نشان دهندة بخش نانوشته و نامحسوس سازمان است. هدف فرهنگ اين است كه به اعضاي سازمان احساس هويت بدهد و در آنان نسبت به باور‌ها و ارزش‌ها، تعهد ايجاد كند (دفت[6]، 1998).

لوئيس[7] (1983)، فرهنگ‌سازماني را چنين تعريف مي‌كند مجموعه‌اي از دريافت‌ها و تفاهم‌هاي مشترك براي سازمان دادن كنش‌هاست كه زبان و ديگر محمل‌هاي نمادي براي بيان تفاهم مشترك به كار مي‌رود. پترز و واترمن[8] (1982)، فرهنگ را مجموعه‌اي از ارزش‌هاي مشترك غالب و داراي ارتباط منطقي است كه با وسايل نمادين مانند داستان‌ها، افسانه‌ها، حكايت و كلمات قصار مبادله مي‌شود، تعريف كرده‌اند. دنيسون (2006)، فرهنگ‌سازماني را كاربردي براي تعيين ارزش‌ها، اعتقادات، فرضيات و شيوه‌هاي مشتركي مي‌داند كه نگرش و رفتار اعضا را در سازمان شكل مي‌دهد و سپس هدايت مي‌كند.

رابينز و كالتر[9] (2008). فرهنگ‌سازماني را نظام معاني مشتركي مي‌داند كه به‌وسيله اعضاي سازمان حفظ و به تمايز سازمان از سازمان‌هاي ديگر منجر مي‌شود. جرج گوردن[10] (1979)، نيز فرهنگ‌سازماني را نظام فرضيات و ارزش‌هاي مشتركي مي‌خواند كه به‌طور گسترده رعايت مي‌شود و به الگوي رفتاري خاصي منجر مي‌شود. استانلي ديويس[11] (1995)، فرهنگ‌سازماني را الگويي از ارزش‌ها و باورهاي مشتركي مي‌شمارد كه به اعضاي يك‌نهاد معني و مفهوم مي‌بخشد. با توجه به تعاريف ارائه‌شده از فرهنگ‌سازماني، چنين نتيجه مي‌گيريم كه فرهنگ‌سازماني همان انديشه‌هاي مشترك، فرضيات و ارزش‌هاي مشترك افراد است كه از آن براي پيشبرد اهداف و مقاصد مشتركشان و اينكه كارها چگونه انجام شود، استفاده مي‌كنند.

به‌طوركلي از اين تعاريف چنين استنباط مي‌شود كه زمينه ‌اصلي در فرهنگ‌سازماني وجود سيستمي از معاني و مفاهيم مشترك در ميان اعضاي سازمان است. در هر سازماني الگويي از باور‌ها، سمبل‌ها، ارزش‌ها، داستان‌ها و آداب‌ورسوم وجود دارد كه به‌مرورزمان به وجود آمده‌اند. اين الگوها باعث مي‌شوند كه در خصوص اينكه سازمان چيست و چگونه اعضاء بايد رفتار خود را ابراز كنند، درك مشترك و يكساني به وجود آيد و همه اعضا به آن احترام مي‌گذارد و ارزش قائل است.

مي‌توان گفت كه همه افرادي كه در اين زمينه مطالعه نموده‌اند همگي توافق دارند كه فرهنگ؛

  • كلي است كه از مجموع اجزاي آن بيشتر است.
  • تاريخچه سازمان را منعكس مي‌كند.
  • به مطالعه انسان‌شناسي مانند رسوم و نهادها مربوط مي‌شود.
  • توسط گروهي از افراد كه يك سازمان را تشكيل داده‌اند شكل‌گرفته است.
  • حركت آن كند و سخت است.
  • تغيير آن به‌سختي صورت مي‌گيرد.

 

 


[1] . Mary Johich

[2] . Andrew Pettigrew

[3] . Henri

[4] . Tolfo & Wazlawick

[5] . Maslantosh & Dowerti

[6] . Deft

[7] . Louis

[8] . Petirs& Waterman

[9] . Robbins,Mary Kalter

[10] . G. Gordan

[11] . A. Davis

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني و پيشينه نظري عزت نفس

۳ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 95 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني و پيشينه نظري عزت نفس

در 34 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت

از نيازهاي اساسي انسان نياز به ارزشمندي است كه گاهي با اصطلاحاتي چون « احترام به خود » و « عزت نفس » نيز از آن ياد مي شود . احساس ارزش، بخشي از خود پنداشت فرد بوده و شامل تصويري كه او از خودش در ذهن دارد و احساسي كه نسبت به خود دارد و درجه پذيرش وتاييد شخص نسبت به خويشتن مي‌باشد (شيهان[1]، 1998 ) كودكان از زماني كه بسيار خردسال­اند شروع به ساختن تصويري از خود مي كنند . به طور كلي اين تصوير به خود پنداشت كودك اشاره دارد و به طور عمده بر شيوه‌اي مبتني است كه افراد مهم زندگي كودك با او رفتار مي‌كنند. اين افراد به وسيله پاسخها و واكنش‌هايشان به كودك اطلاعاتي در مورد خويش و رفتارهايش مي‌دهند. در نتيجه كودك نگرش مثبت و منفي‌اي در مورد خود بدست مي‌آورد . در همين راستا گلدارد (1998، ترجمه برآبادي 1381) معتقد است كه تصويري كه كودك از خودش دارد خودپنداشت او است اما ارزشي كه او بر اين تصوير مي گذارد ميزان عزت نفس او را مشخص مي كند. بنابراين عزت نفس نشانگر ميزان ارزشي است كه كودك براي خودش قايل است از خصو صيات كساني كه دچار مشكلات رواني­اند اين است كه آنها خود را افرادي كم ارزش و حقير مي‌دانند. آنها خود را دوست ندارند و به خود احترام نمي گذارند. اگر چنانچه موفقيتي به دست آورند آن را به حساب شانس و يا سخاوت ديگران مي گذارند و استعدادهاي خود را در اين امر دخيل نمي‌دانند. در عين حال شكستهاي خود را كه گاهي هم ساخته خيال خود آنهاست بزرگ مي كنند و براي اثبات اين نظر دلايل و شواهد بسياري مي‌آورند. در واقع عزت نفس آنها در سطح پاييني قرار دارد( آبتين، 1374).     

عزت نفس[2] به عنوان ارزيابي فرد از ارزشمندي خويش تعريف مي‌شود (روزنبرگ[3]، 1979). با بياني دقيق‌تر، عزت نفس بعد ارزيابانه «خود» است، كه درآن فرد به صورت پديدارشناسانه توانايي‌ها، صفات و قابليت‌هاي خود را ارزيابي مي‌كند و نگرشي مبني برتأييد يا عدم تاييد خود را شكل مي‌دهد (اپنشاو، توماس و رولنز[4]، 1981). از مقياس‌هاي عزت نفس به منظور پيش‌بيني و تبيين پديده‌هاي رفتاري بسيار زيادي استفاده شده است و اين خود نشان از نقش مركزي اين سازه در نظريه و تحقيق روانشناسي دارد (شاهاني ، ديپ بوي و فيليپس[5]، 1990). به عنوان نمونه تحقيقات نشان از رابطه بين سطح عزت نفس و افسردگي (هارتر[6]، 1993)، تنهايي و طرد شدن از سوي همسالان(ايست، هس و لرنر[7]، 1987)، موفقيت تحصيلي (هتي[8]، 1992) و بسياري از نشانگرهاي سلامت روان، از جمله بهزيستي شخصي (مايرز و دينر[9]، 1996)، بهزيستي اجتماعي (جوشن‌لو، رستمي و نصرت‌آبادي، 1385؛ جوشن‌لو، نصرت آبادي و جعفري كندوان، 1386)، بهزيستي فضيلت‌گرا (جوشن لو و رستگار، 1386)، و بهزيستي روان‌شناختي (پارادايز و كرنيس[10]، 2002) دارد.

 

عزت نفس به عنوان ارزيابي فرد از ارزشمندي خويش تعريف مي‌شود (روزنبرگ، 1979). با بياني دقيق‌تر، عزت نفس بعد ارزيابانه «خود» است، كه درآن فرد به صورت پديدارشناسانه توانايي‌ها، صفات و قابليت‌هاي خود را ارزيابي مي‌كند و نگرشي مبني برتأييد يا عدم تاييد خود را شكل مي‌دهد (اپنشاو، توماس و رولنز، 1981). از مقياس‌هاي عزت نفس به منظور پيش‌بيني و تبيين پديده‌هاي رفتاري بسيار زيادي استفاده شده است و اين خود نشان از نقش مركزي اين سازه در نظريه و تحقيق روانشناسي دارد (شاهاني ، ديپ بوي و فيليپس، 1990). به عنوان نمونه تحقيقات نشان از رابطه بين سطح عزت نفس و افسردگي (هارتر، 1993)، تنهايي و طرد شدن از سوي همسالان (ايست، هس و لرنر، 1987)، موفقيت تحصيلي (هتي، 1992) و بسياري از نشانگرهاي سلامت روان، از جمله بهزيستي شخصي (مايرز و دينر، 1996)، بهزيستي اجتماعي (جوشن‌لو، رستمي و نصرت‌آبادي، 1385؛ جوشن‌لو، نصرت آبادي و جعفري كندوان، 1386)، بهزيستي فضيلت‌گرا (جوشن لو و رستگار، 1386)، و بهزيستي روان‌شناختي (پارادايز و كرنيس، 2002) دارد.

 


[1] . Sheehen

[2]. self-esteem

[3]. Rosenberg

[4]. Openshaw, Thomas, Rollins

[5]. Shahani,  Dipboyer, Philips 

[6]. Harter

[7]. East, Hess, Lerner

[8]. Hattie

[9]. Myers, Diener

[10]. Paradise, Kernis

 

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود