دانشجو كمك

دانلود ارزان فايل هاي دانشجويي و دانش آموزي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع تحليل محتوا

۲ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 40 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع تحليل محتوا

 در  25 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمتDOX

 

استفاده تاريخي تحليل محتوا در بعد عملي آن را مي توان به بهره گيري از تحليل محتوا در شناخت كلمات، لغات و اصطلاحات كتاب هاي مقدس مثل تورات، انجيل و قرآن نسبت داد. با توجه به عمق معاني دركتاب هاي مقدس، مفسّران به تحليل محتواي لغات و مفاهيم آن مي پرداختند. اولين مورد مستند تحليل كمّي متون به قرن هجدهم بر مي گردد.

روش تحليل محتوا كه در بررسي محتواي كتاب هاي درسي و حتي كاربردهاي ديگر به كار رفته، در پژوهشهاي مختلفي استفاده شده است. در يكي از پژوهش هايي كه در جنگ جهاني دوم با روش تحليل محتوا صورت گرفت، تحليل گران انگليسي با موفقيت پيش بيني كردند كه آلماني ها داراي موشك وي 2 هستند( كوي(1384)، نقل از جفري هرندي و همكاران، 1387).

در تحقيق ديگر پريسورك[1] و پرو[2] (1975) كتاب هاي درسي تاريخ چند كشور غربي شامل آلمان، فرانسه، انگلستان، پرتغال، سوئيس و شوروي را تحليل كردند و قوم گرايي اين كتاب ها را در معرفي آفريقا، آمريكاي لاتين و آسيا آشكار نمودند (جعفري هرندي و همكاران، 1387).

2-3. تعاريف تحليل محتوا

به عقيده وبر[3] و كريپندورف[4] (2004) تحليل محتوا روشي نظام مند و قابل تكرار است كه به منظور فشرده كردن تعداد بيشتري از كلمات و واژه هاي يك متن به گروه ها و طبقات كوچك تر و بر اساس قواعد مشخص كد گذاري انجام مي شود. اين رويكرد يك روش منظم را جهت اندازه گيري و توجه به تكرار يا فراواني، به منظور شدت و اهميّت كلمات، واژه ها و عبارات يا جملات موجود در متن فراهم مي آورد (نقل از جعفري هرندي و همكاران، 1387).

كرلينجر[5] (1380) تحليل محتوا را روش مطالعه و تجزيه و تحليل ارتباطات، به شيوه نظام دار، عيني و كمّي براي اندازه گيري متغيرها تعريف مي كند. كرلينجر (1380) در تعريفي ديگر، تحليل محتوا را يك روش پژوهشي منظم براي توصيف عيني و كمّي محتواي كتاب ها و متون برنامه درسي و مقايسه ي پيام ها و ساختار محتوا با اهداف برنامه درسي بيان مي كند.

مورگان[6](1993) به نقل از ومبت[7] خاطر نشان مي كند، كه تحليل محتوا، فرايندي بيش از يك بازي ساده شمارش كلمات بوده و فرايندي است كه به معاني، نيّات، پيامدها و محتواي عبارات و واژه ها توجه دارد. به همين علت مثلاً براي توصيف و شرح واقعيت مربوط به واژه ها يا جملات، بايستي بستر و فضاي واقعي كه داده ها در آن شكل گرفته است نيز مورد توجه قرار گيرد. در غير اين صورت كاري نامناسب و ناقص انجام شده است (به نقل از ضيغمي و همكاران، 1387).

شعباني (1380) تحليل محتوا را يك روش علمي براي تشريح و ارزشيابي عيني و منظم پيام هاي آموزشي تعريف مي كند. تحليل محتوا فني است تحقيقي به منظور، توصيف عيني، نظام دار و كمي محتواي بارز ارتباطات (برلسون[8] و لازارسفلد[9]، 1948). وبر (1990) تحليل محتوا را روشي مي داند كه با استفاده از سلسله رويدادها، استنتاج هاي معتبري از متن به دست مي آورد. نيومن[10] (1997) تحليل محتوا را تكنيكي براي گردآوري و تحليل محتواي متن توصيف كرده است. از نظر نيومن منظور از محتوا؛ كلمات، معاني، تصاوير، نمادها، افكار، موضوعات و يا هر پيامي است كه مي تواند موضوع ارتباط باشد.

در تعريف ديگري، ( مين تز[11]1972)، "منظور از تحليل محتوا آن است كه بتوان، يك متن گفته يا نوشته شده را بر اساس خصوصيات زباني، به طور واقع بينانه ( عيني) و سيستماتيك شناخت و از آنها نيز استنتاج هايي درباره مسايل غير زباني يعني خصوصيات فردي و اجتماعي گوينده و نويسنده نمود."

برنارد[12] و برلسون[13] معتقدند كه " تحليل محتوا يك شيوه تحقيقي براي توصيف عيني، منظم و كمّي محتواي آشكار ارتباطات است".  همچنين باركوس[14] معتقد است كه " تحليل محتوا عبارت از تحليل كمّي، جامع، دقيق و منظم پيام هاي ارتباطي است (هولستي (1373) به نقل از سليمانپور، 1384). در تعريفي ديگر، تحليل محتوا يك روش پژوهشي منظم براي توصيف عيني و كمّي محتواي كتاب هاي درسي و مقايسه ي پيام ها و ساختار محتوا با اهداف برنامه درسي بيان شده است ( يارمحمديان، 1377). ربر[15] (1985) معتقد است تحليل محتوا يك واژه كلي و در بر گيرنده ي روش هاي گوناگون براي تحليل يك سخنراني، پيام، مقاله، عقايد، احساسات و نظرهاست و اغلب چنين تحليل هايي شامل تعدادي طرح است، كه اكثر از كلمات ويژه مجلات و توضيحات مفيد و مؤثر استفاده مي كنند.

برلسون (1375) نيز تحليل محتوا را فن تحقيق براي توصيف عيني، نظام مند و كمي محتواي آشكار ارتباط   مي داند. بر اساس اين تعريف ويژگي هاي تحليل محتوا عبارت اند از: عيني بودن، نظام مند بودن، كمي بودن و آشكار بودن ( واشقاني فراهاني و همكاران( 1382) به نقل از جعفري هرندي، 1375).

 

2-4. ويژگي هاي تحليل محتوا

صاحب نظران برنامه درسي در مورد تحليل محتوا ويژگي هاي مختلفي بيان كرده اند كه در اينجا به چند مورد اشاره مي شود:

  1. عيني بودن:[16]اين خصوصيت به استفاده از قواعد و قوانين دقيق و روشن اشاره مي نمايد، به طوري كه اگر محققان ديگر همان محتوا را با همان روش، دوباره تحليل كنند، نتايج مشابهي به دست مي آورند؛ پس نتايج بايد مستقل از تحليل گرها باشد و با تكرار مجدد، همان نتايج به دست آيد. اين ويژگي نشان دهنده ي قابليت بازبيني و بازسازي نتايج است.
  2. نظام مند بودن:[17]اين خصوصيت بيان مي كند كه تمام عناصر موجود در محتوا بايد بر اساس واحدها و مقوله هايي كه براي بررسي در نظر گرفته شده اند، تحليل شوند و محقق نبايد عناصري را از محتوا به دلخواه كنار بگذارد يا فقط برخي از عناصر را تحليل نمايد.
  3. آشكار بودن:[18]منظور اين است كه در تحليل محتوا بايد به متن يا پيام آشكار و روشن توجه شود و از هر گونه استنباط شخصي و پيش داوري هاي فردي تحليل گر درباره ي محتوا جلوگيري گردد.
  4. كمي بودن:[19]اين ويژگي، تحليل محتوا را از يك مطالعه ي معمولي جدا مي كند و جانشين جنبه هاي ذهني و استنباطي بررسي ها و تحليل هاي نظري است كه با مقياس دقيق قابل ارزيابي نيست. مطابق اين ويژگي، تحليل گر بايد معلوم كند چه كلمات، مضامين و نمادهايي بيش از همه و به چه تعداد در متن تكرار شده اند. اين نوع تحليل مشخص مي كند كه ارتباط مفاهيم و عناصر چگونه است و چه عواملي آنها را به هم پيوند مي دهد؟ ( كوي، 1375 و شعباني، 1380).

 


[1] Preiswek

[2] Perrot

[3] Weber

[4] KirppendroF

[5] Kerlinger

[6] Morgan

[7] vembet

[8] Berelson.B

[9] Lazarsfeld

[10] Neuman

[11] Mayntz.E

[12] Bernard

[13]Berelson.P.

[14] Barcous

[15] Reber

[16] Objectivity

[17] Systematic

[18] Revealed

[19] Quantitaive

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه پژوهش نهاد خانواده

۲ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 109 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه پژوهش نهاد خانواده

در  45 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت docx

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت docx 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

«خانواده اولين واحدي است كه فرزند در آن به تدريج كسب هدايت كرده ، وارد زندگي اجتماعي مي شود و اين فرايند در عرصه فرهنگ ، ارزش ها و فرهنگ خانواده جاري مي گردد . در جوامع قديم به علت آنكه تغييرات و تحولات اجتماعي سرعت و شتاب چشمگيري نداشت ، محيط خانوادگي از لحاظ كسب اطلاعات براي فرزندان محيطي بسته محسوب مي شد. خانواده گسترده بود ، به همين دليل ارزش ها و هنجارها ي والدين مورد تاييد فرهنگ جامعه نيز بود ، به راحتي و بدون هيچ مشكلي به فرزندان منتقل مي شد . اكنون با توجه به تحولات سريع اطلاعات و تكنولوژي كه تحولات سريع فرهنگي را نيز به همراه دارد ، مسأله ارزش ها ، هنجارها و الگوهاي تفكر و عمل هم از حيث منشاء و منبع و هم از لحاظ انتقال و تداوم دچار تحولاتي شد كه در حوزه كلي تعارض ارزش ها قابل بحث است»(توسلي ، 1382ص 51).

 

 

2-22 تعريف خانواده:

هر چند تمامي جامعه شناسان بر اهميت خانواده در حيات اجتماعي تاكيد دارند اما اين مفهوم هنوز از پر ابهام ترين مفاهيم است. «برگس ولاك[1]» در تعريف خانواده در اثرشان در سال 1953 مي نويسد : «خانواده گروهي است متشكل از افرادي كه از طريق پيوند زناشويي ، همخوني ، و يا پذيرش (بعنوان فرزند)با يكديگر به عنوان شوهر ، زن ، مادر ، پدر ، برادر  و خواهر در ارتباط متقابل اند و فرهنگ مشتركي پديد آورده و در واحد خاصي زندگي مي كنند»( ساروخاني ، 1375ص135).

گيدنز[2] خانواده را گروهي از افراد مي داند كه با ارتباطات خويشاوندي مستقيما پيوند يافته و اعضاي بزرگسال آن مسوليت مراقبت از كودكان را بر عهده دارند . پيوند هاي خويشاوندي ارتباطات بين افراد است ، كه يا از طريق ازدواج برقرار گرديده است ، يا از تبار است كه خويشاوندان خوني (پدر ، مادر ، فرزندان ديگر ، پدربزرگ ها و ....) را به هم مرتبط مي سازد( صبوري ، 1373: 424).

جمشيد بهنام خانواده را اينگونه تعريف مي كند: خانواده در كوچكترين معناي خود واحدي است متشكل از پيوند مورد تاييد جامعه و كما بيش ماندگار دو فرد از دو جنس متفاوت كه زندگي مشتركي تشكيل مي دهند ، زاد و ولد مي كنند و فرزنداني بار مي آورند . چنين خانواده اي به صورت پديده اي عالم گير  در آمده و در همه جوامع امروزي وجود دارد( بهنام ،1384ص 18).

خانواده در زمره عمومي ترين سازمان  هاي اجتماعي است و بر اساس ازدواج بين دو جنس مخالف شكل مي گيرد . و در آن مناسبات خوني واقعي يا اسناد يافته به چشم مي خورد. خانواده داراي يك نوع اشتراك مكاني است، هر چند همواره چنين نيست و كاركردهاي گوناگون شخصي، اقتصادي، تربيتي و .... دارد. خانواده واحدي است اجتماعي با ابعاد گوناگون زيستي، اجتماعي، فرهنگي و ... خانواده نمادي اجتماعي است و همچون آيينه اي عناصر اصلي جامعه را در خود دارد و انعكاسي از نابساماني هاي اجتماعي است. خانواده معيار شناخت آسيب هاي اجتماعي است و هرگاه كشمكش هاي درون خانواده اوج بگيرد و به طلاق و جدايي منجر شود باعث بروز مشكلاتي همچون اعتياد ، بزهكاري و...  مي شود ( ساروخاني، 1375ص 6). لذا خانواده كهن ترين و ماندگارترين و پر تأثيرترين نهاد جامعه مي باشد و با كاركردهاي مختلفي كه بر عهده دارد، مانند فرزندآوري، امور عاطفي، جامعه پذيري، نگهداري از كودكان و افراد مسن ، همواره مهم و با ارزش بوده است به همين جهت دوام و انسجام آن همواره مورد توجه بوده است.

 

2-23 پارسونز[3] ونظريه خانواده[4] :

از نظر پارسونز در جوامع صنعتي پيشرفته ، خانواده تقريباً تمام كاركردهاي اجتماعي خود را از دست داده و تبديل به خانواده منزوي شده است.در عين حال ساير كاركردهاي خانواده مانند كاركرد هاي اقتصادي ، تعليم و تربيتي ، خدماتي ، محافظتي و .... نيز به نهادها و سازمان هاي ديگر اجتماعي مانند شركت ها ، كارخانجات ، مدارس ، بيمارستان ها و ... واگذار گشته است. اما از آنجا كه ضرورت وجود خانواده كاركردي را درخواست مي كند . پارسونز به اهميت كاركرد اجتماعي كردن كودكان و حفظ تعادل و استحكام شخصيت بزرگسالان تاكيد مي كند. به نظر پارسونز عشق عامل پيوند دهنده زن و شوهر است، پس درخانواده محيطي صميمي و سرشار از عشق و علاقه چه در رابطه زن و شوهر و چه در رابطه پدر ، مادر و فرزندان وجود دارد(اعزازي ، 1387،ص 69 ).

وجود اين نوع علاقه در ميان افراد خانواده براي اجتماعي كردن صحيح و مناسب كودكان ضروري بوده و از طرف ديگر از آنجا كه خانواده در مقابل جامعه بزرگ، تنها گروهي است كه افراد به خاطر موجوديت خود مورد توجه قرار مي گيرند در شكوفايي و تكامل استعداد ها و علائق بزرگسالان نيز سهم مهمي دارد(اعزازي ، 1387، ص69 ).

به اعتقاد پارسونز بهترين پايگاه براي ايجاد تغييرات فرهنگي در جوامع از جمله پذيرش فرهنگ مهاجم جهان، ارزشها يا باورهاي مذهبي و ديني افراد است.

 



 

 

به اعتقاد پارسونز تأثير ماهواره بر نظام فرهنگي جامعه و تغيير فرهنگ اصلي مردم توسط شبكه هاي مختلف ماهواره اي خود به افزايش تنش در جامعه و تغيير باورها و رفتارهاي ديني منجر شده و زمينه تهاجم فرهنگي و كم رنگ شدن فرهنگ داخلي را در بر خواهد داشت. سرانجام اينكه بر اساس نظريه تزريق زير پوستي، متون رسانه اي بسيار قوي هستند و پيامهاي آنها كم و بيش مقاومت ناپذير است. رسانه ها از جمله شبكه هاي تلويزيوني ماهواره، مانند يك آمپول زير جلدي پيامهاي مختلف خود را از جمله پيامهاي  ديني و غير ديني را به مخاطبان تزريق مي كنند و گيرنده پيام در شرايط انفعال كامل است. اين در حالي است كه بر اساس نظريه دستور كار  رسانه ها از جمله ماهواره معمولاً بر موضوعات خاصي تمركز مي كنند و ساير موضوعات را ناديده مي گيرند و از اين طريق دستور كار را تعيين مي كنند و به ملاحظاتي كه مردم در تصميمات اجتماعي و سياسي و ديني خود مد نظر دارند شكل مي دهند و باورها و رفتارهاي ديني آنان را تحت تأثير قرار مي دهند(مشير زاده ، 1381).

 

2-24 فوكوياما[5] و خانواده:

بديهي است كه يكي از منابع حائز اهميت سرمايه اجتماعي در سطح جهان خانواده است اما ساختار خانواده از هر جامعه اي به جامعه اي ديگر تفاوت مي كند و استحكام پيوند هاي خانوادگي نه تنها با قيد و بند هاي خانوادگي در ديگر جوامع فرق مي كند بلكه بستگي به انواع ديگر پيوندهاي اجتماعي نيز متفاوت است در بعضي موارد به نظر مي رسد كه يك نوع ارتباط معكوس ميان قيود اعتماد و همكاري در درون گروه هاي خويشاوندي و غير خويشاوندي وجود دارد در حالي كه يكي از اين دو بسيار قوي است ديگري بسيار ضعيف است(توسلي ‌‍،1379،ص12).

 


[1] Burgess&locke

[2] Anthony Giddens

[3] Talcott Parsons

[4] Family Systems Theory

[5] Francis ....uyama

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

پيشينه تحقيق و مباني نظري تربيت معنوي

۴ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 127 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

پيشينه تحقيق و مباني نظري تربيت معنوي 

در 35صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي و فارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت docx

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 در فرهنگ فارسي معين واژه تربيت را اين گونه تعريف شده است:

(تَ يَ) [ ع . تربية ] (مص م .) 1 - پروردن . 2 - ادب و اخلاق را به كسي آموختن . ؛ ~بدني سازماني كه برنامه ريزي و اجراي امور ورزشي را بر عهده دارد. ؛ ~معلم مركزي كه دانشجويان را براي تدريس در مدارس يا دانشگاه ها آموزش مي دهد، (معين ،1363)

و همچنين در فرهنگ فارسي دهخدا تربيت چنين تعريف شده است:[ تربيت . [ ت[SP]َ ] (ع مص ) پروردن . (منتهي الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد): چون بقدرت بيچون ترتيب تربيَت و تربيت و تزتيت عالم امكان بدرجه  رابع رسند. (دره  نادره چ شهيدي ص 12). || دست نرم بر انزلي بچه زدن تا بخواب رود. (منتهي الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).]

2-2-2ريشه يابي معناي لغوي تربيت

   واژه «تربيت» از ريشه «ربو» و از باب تفعيل است؛  چرا كه كلمه ناقص، هنگامي كه به باب تفعيل برده مي شود ، مصدر آنها بر وزن تفعله مي شود . مانند : تربيه ، تزكيه ، تحليه و …(طباطبايي،1379،ص171)بنا براين، در اين ريشه به نوعي مي توان معناي  زيادت و رشد را يافت و در موارد مختلف استعمال خود نيز اين معنا را دارد .

عرب زبانان به تپه « رَبوَه» مي گويند ، چرا كه نسبت به سطح زمين برآمده تر است ، نفس زدن را «ربو» مي گويند چرا كه به هنگام نفس كشيدن سينه برآمده مي شود و نيز « ربا » را بدين نام نهاده اند از آن روي كه بر مال، افزوده مي شود . (فارس ، ص483)جداي از ريشه يابي واژه تربيت، لازم است مطلبي كوتاه در مورد واژگان «تربيت»‌ نيز گفته شود . تربيت از باب تفعيل بوده است و تفعيل در علم صرف داراي معاني : تعديه ، تكثير ، سلب ،‌تدريج ، ضد معناي باب افعال و نيز معناي ثلاثي مجرد گفته شده است . (طباطبايي،1379،ص171)

به نظر مي آيد در مورد تربيت ومعناي اين باب كه وقتي به اين واژه، هنگامي كه در باب تفعيل به كار برده مي شود همان معناي تعديه و يا به احتمال بيشتر، در معناي تكثير باشد .دليل بر معناي تعديه آن است كه اولاً معناي غالبي اين باب است و نيز «ربو» خود معناي لازمي را درخود جاي داده است و از آن رو كه تربيت يك امري است كه مقابلي به عنوان متربي دارد و در مورد غير صورت مي گيرد، اين معنا از تمامي معناهاي مقابل متناسب تر است. (باقري ،1390 ، ص52)

 

 2-2-3- معناي اصطلاحي تربيت

ديدگاه‌هاي متعدد و متفاوتي راجع به معناي اصطلاحي تربيت از سوي انديشمندان علوم تربيتي، وجود دارد كه به برخي آنها اشاره مي‌گردد

.1. تربيت محصول مراقبتي است كه از نشو و نماي آدمي‌زاد در جريان رشد وي يعني سير به سوي كمال، به عمل مي‌آيد. تربيت عمل عمدي فردي رشيد است كه مي‌خواهد رشد را در فردي كه فاقد ولي قابل آن است تسهيل كند. تربيت سرپرستي جريان رشد يعني اتخاذ تدابير مقتضي جهت ساختن شرايط مساعد براي رشد است(بهشتي ، 1387)

2. پرورش (تربيت) به جريان يا فرايندي منظم و مستمر گفته مي‌شود كه هدف آن هدايت و رشد جسماني و رواني، يا به طور كلي هدايت رشد همه جانبه شخصيت پرورش يا بندگان در جهت كسب و درك معارف بشري و هنجارهاي مورد پذيرش جامعه و نيز كمك به شكوفا شدن استعدادهاي آنان است. (گروه نويسندگان،1384، ص 166)

3. تربيت عبارت است از رفع موانع و ايجاد مقتضيات براي آنكه استعدادهاي انسان در جهت كمال مطلق شكوفا شود.(دلشاد تهراني،1380)

4. تربيت عبارت است از پرورش دادن، استعدادهاي دروني‌ كه بالقوه در يك شئ موجود است و بر اثر تربيت آن تواني‌ها را به فعليت در آوردن و پروردن مي‌باشد.

5. تربيت عبارت است از فعاليتي هدف‌مند و دو سويه ميان مربي و متربي به منظور كمك به متربي در راستاي تحقق بخشيدن به قابليت‌هاي وي و پرورش شخصيت او در جنبه‌هاي گوناگون فردي، اجتماعي، جسمي؛ عاطفي؛ اخلاقي؛ عقلاني و... (گروه نويسندگان،1384، ص 167)

بنابراين از تعاريف موجود، چنين مي‌توان نتيجه گرفت كه هدف از تربيت باروري و شكوفاسازي توانمندي‌هاي بالقوة و پرورش دادن استعداد ‌هاي نهفته‌ي افراد است كه بر اثر  تمرين و ممارست مستمر از سوي متربي و جهت دادن و كنترل هدف از سوي مربي، اين مهم به فعليت تبديل مي‌گردد.

2-2-4- ديدگاههاي انديشمندان در باب تربيت

     در باب تربيت نظريات و ديدگا هاي گوناگوني قرار گرفته كه  هريك آن را بطور جداگانه بحث كرده اند،علت قرار دادن اين دسته بندي به صورت مجزا اين بوده كه در نزد قدما، مي توان مواردي را يافت كه در تعريف و نيز كارآيي اخلاق و تربيت خلط شده است و اين تعاريف بدين دليل بيان شده است كه نگاه قدما به امر تربيت مورد غفلت قرار نگيرد.افلاطون(۳۴۶-۴۲۷ ق.م) در تعريف تربيت گفته است : تعليم و تربيت عبارت است از كشف استعدادهاي طبيعي و شكوفا ساختن آنها.  ارسطو(۳۲۲-۳۸۴ ق.م) نيز تربيت را مجموعه اي از اعمالي دانسته است كه به وسيله خانواده يا دولت براي ايجاد فضايل اخلاقي و مدني در افراد صورت مي پذيرد دانسته است.  در ميان انديشمندان اسلامي كه در قديم مي زيسته اند،  براي تربيت نيز تعاريفي بيان شده است . فارابي (۲۶۰-۳۳۹ ه.ق) در تعريف تربيت بيان داشته است كه : تعليم و تربيت عبارت است از هدايت فرد به وسيله فيلسوف و حكيم براي عضويت در مدينه فاضله به منظور دستيابي به سعادت و كمال اول در اين دنيا و كمال نهايي در آخرت است.  ابن سينا (۳۷۳ يا ۳۶۳ – ۴۲۸ ه.ق) در تعريف تربيت گفته است : تعليم و تربيت عبارت است از برنامه ريزي و فعاليت محاسبه شده در جهت رشد كودك ، سلامت خانواده و تدبير شئون اجتماعي براي وصول انسان به كمال دنيوي و سعادت جاويدان الهي.  از ميان آراي تربيتي غزالي (۴۵۰-۵۰۵ ه.ق ) نيز مي توان در تعريف تربيت اين را به دست آورد كه او قائل بوده است ، تربيت از نوعي تدبير نفس و باطن از طريق اعتدال بخشي تدريجي به قوا و تمايلات به وسيله معرفت ، رياضت و استمرار براي نيل به انس و قرب الهي به دست آورد. (كاردان و همكاران،1374)

   برخي از تعاريفي كه از سوي دانشمندان مسلمان در عصر حاضر بيان داشته اند عبارت است از:الف) استاد مطهري; در تعريف تربيت اينگونه بيان مي دارد : تربيت عبارت است از پرورش دادن، يعنى استعدادهاى درونى‏اى را كه بالقوّه در يك شى‏ء موجود است به فعليّت درآوردن و پروردن. و لهذا تربيت فقط در مورد جاندارها يعنى گياه و حيوان و انسان صادق است و اگر اين كلمه را در مورد غيرجاندار به كار ببريم مجازاً به كار برده‏ايم، نه اينكه به مفهوم واقعى، آن شى‏ء را پرورش داده‏ايم.( مطهري،1384، ص 551)

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه تحقيق با موضوع سلامت عمومي

۲ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 57 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

 مباني نظري و پيشينه تحقيق با موضوع سلامت عمومي

در20صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

سلامت عمومي عبارت است از اينكه فرد چه احساسي نسبت به خود دنياي اطراف، محل زندگي، اطرافيان مخصوصا‌ با توجه به مسئوليتي كه در مقابل ديگران دارد. چگونگي سازش وي با درآمد خود و تفاوت موقعيت مكاني و زماني خويشتن (ميلاني فر، 1373).

علم سلامت عمومي شاخه‌اي از علم بهداشت است كه با پيشگيري از اختلال­هاي رواني و حفظ شيوه­هاي بهينه زندگي و بهداشت عاطفي سر وكار دارد. علم سلامت روان فرايند هميشگي است كه از بدو تولد تا هنگام مرگ ادامه مي‌يابد اين علم با چهار هدف شكوفايي توان بالقوه، شادكامي، رشد و تحولي هماهنگ، و زندگي مؤثر و كارآمد سعي مي‌كند از طريق آموزش به كاركنان بهداشت رواني، پيشگيري، درمان اختلال­هاي رواني و حفظ و تداوم بهداشت رواني در اشخاص سالم شرايطي ايجاد كند كه شهروندان جامعه بتوانند در خانه، مدرسه، جامعه، محيط­هاي كاري و نهايتاً با خويش سازگار شوند (حسين شاهي برواتي؛ 1379؛ ص 1).

در اساسنامه سازمان بهداشت مصوب سال 1948 آمده است : « سلامت عبارت است از رفاه كامل جسمي، رواني و اجتماعي و نه فقط نبودن بيماري و ناتواني» (اصفهاني ، 1383، ص 7).

سلامت روان عبارت از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذيرش واقعيتهاي اجتماعي و قدرت سازگاري با آنها، ارضاء نيازهاي خويشتن به طور متعاون و شكوفايي استعدادهاي فطري خويش مي باشد (حاجي آقاجاني و اسدي نوقابي، 1378؛ ص 16).

 

2-2-2- تاريخچه مختصري بر سلامت عمومي

بهداشت عمومي از پيشينه‌اي به قدمت انسان متمدن و تاريخچه‌اي كوتاه، به لحاظ علمي، برخوردار است با اينكه فلاسفه هزاران سال در خصوص « سلامت » سخن مي‌راندند، صرفاً در 1908 بود كه نخستين جمعيت براي سلامت روان تأسيس گرديد. در 1919 ، «جامعه و ملي سلامت و روان » تشكيل شد كه به تدريج به « كميته بين المللي سلامت روان » تبديل شد و نشريه‌اي به نام «سلامت روان» منتشر نمود تا يافته‌هاي پيشرو و حتي سراسر جهان را گردآوري كند و ارتباط و همكاري دست‌اندركاران اين حوزه را تسهيل نمايد. نمود كنوني سلامت را مي‌توان در روانشناسي جامعه­نگر و مراكز بهداشت رواني جامعه­نگر يافت كه با هدف سه نوع پيشگيري در سطح وسيع و اجتماعي فعاليت دارد. جلوگيري از بروز اختلال­هاي رواني (پيشگيري نخستين) ، تشخيص و درمان زود هنگام اختلال­ها (پيشگيري ثانوي) و كمك به معضلات و مشكلات ناشي از ابتلاء به اختلالهاي رواني (پيشگيري ثالث) در روانشناسي، علاوه بر اهميتي كه براي پيشگيري قايل مي‌شويم، به دنبال دستيابي به ويژگي­ها و كيفيتي هستيم كه سالم، سازگار و در يك كلام مطلوب به شمار مي‌آيند. مواردي كه نمي‌توان صرفاً از طريق توجه محض به پيشگيري به آنها دست يافت كما اينكه اين طرز تلقي با تعريف كامل بهداشت رواني نيز مطابقت بيشتري دارد (حسين شاهي، 1379، ص 1).

 

 

2-2-3- شاخص­هاي سلامت عمومي

سلامت عمومي را با شش معيار مي توان مورد ارزيابي قرار داد:

1-         فرد سالم احساس مي­كند، راحت است و مي­تواند باخودش زندگي كند ، محروميت­ها و استعدادهاي خود را مي­شناسد، كمبودهاي خود را مي­پذيرد و براي بهبود رفتار خود قدم بر     مي­دارد. بر احساسات خود تسلط دارد و معيارهاي جامعه­اي را كه درآن زندگي مي­كند، زيرپا  نمي­گذارد. مي­داند كه در فراز و نشيب­هاي زندگي گاهي با موفقيت و زماني هم با عدم توفيق روبرو خواهد بود و آن­را مي­پذيرد و به نحوي خود را از اين بن بست بيرون مي­كشد.

2-         چگونگي روابط فرد با اطرافيانش است، شخص سالم ديگران را دوست دارد و همچنان كه به آنها اعتماد دارد، متقابلاً مورد اعتماد و احترام آنان قرار مي­گيرد. تفاوت­هاي افراد را مي­پذيرد و به آنها خرده نمي­گيرد. در ميان هر گروهي كه قرار مي­گيرد با حفظ فرديت خويش، قادر است جزئي از آن گروه گردد.

3-         قدرت مقابله فرد با مشكلات زندگي مي­باشد، شخص سالم خود را با ناملايمات تطبيق داده، از راه سازگاري به عرصه زندگي وارد مي­شود و اهداف واقع­گرا براي خود در نظر مي­گيرد و براي دستيابي به آنها اقدام مي­كند. او مي­داند كه در طول زندگي با مشكلات نيز مواجه خواهد شد و احساس سعادت «نسبي» است و براي دستيابي به سعادت بايد كوشش نمود. پايه سلامت روان در كودكي گذارده مي­شود و هيچگاه از تكامل باز نمي­ايستد (شريفي، 1389).

4-         عزت نفس و پذيرش: افراد داراي سلامت عمومي تا حدودي اين احساس را دارند كه آدمي هستند با ارزش و مورد قبول اطرافيان خود، با افراد ديگر راحت هستند و در موقعيت­هاي اجتماعي به خوبي عمل مي­كنند، آنها احساساتي نظير بي­ارزشي، نااميدي، عدم پذيرش از سوي ديگران و احساس فقدان حتي يك دوست را در دنيا ندارند.

5-         توانايي در برقراري روابط محبت آميز: افراد داراي سلامت عمومي قادرند روابط نزديك و رضايت بخش با افراد ديگر در جامعه برقرار نمايند. نسبت به احساسات ديگران حساس هستند و براي ارضاي نيازهاي خود آنان را تحت فشار نمي­گذارند، اين افراد خودمحور و مغرور نبوده و در احساسات خود غرق نمي­شوند، به سلايق ديگران احترام گذاشته و اين امكان را فراهم نمي­آورند كه زير فشار و ظلم ديگران قرار گيرند و سعي هم نمي­كنند كه بر ديگران مسلط شوند. اين افراد نسبت به اعمال خود احساس مسوليت مي­كنند و با مشكلات برخورد مناسب دارند.

خودشكوفايي: افراد داراي سلامت عمومي با زندگي سازگاري خوبي داشته و توانايي­هاي خويش را به سمت خودشكوفايي و كمال جهت مي­دهند (شريفي، 1389

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه پژوهش خودپنداره ( فصل دوم پايان نامه )

۲ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 118 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه پژوهش  و خود پنداره

در 23 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي و فارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

خود : مفهوم خود [1]و مطالعه آن در طول تاريخ بشري همواره مورد توجه بوده­است و فيلسوفان و متفكران دربارۀ آن بسيار انديشيده و نگاشته­اند. اغلب محققان معتقدند مطالعه خود با نوشته­هاي فيلسوف و روان­شناس ويليام جميز[2] (1948-1890) آغاز شد. جيمز (1892) خود را به دو نوع فاعلي و مفهولي تقسيم كرد (دورنر، 2006).

خود فاعلي دائماً تجارب حاصل از ارتباط با مردم، اشياء وقايع را به نحوي كاملاً ذهني سازمان داده و تغيير مي­نمايد، خود مفهولي مجموعۀ آن چيزهايي است كه شخصي مي­تواند آن را مال خود بنامد. به عنوان مثال در عبارتي نظير من در بارۀ خودم فكر مي­كنم، من به عنوان متفكر معني فاعل اشاره مي­كند در حالي كه خودم به خود به عنوان موضوع تفكر اشاره دارد. (راجرز، 1369). ويليام جميز (1890) معتقد بود هر تجربه­اي كه متضمن اشاره به خود باشد، ، احساس فرد نسبت به بهزيستي و خود ارضامندي را تحت تأثير قرار مي­دهد (مجازي دلفارد، 1368). چارلز[3] (1976) معتقد است خود طي پنج ماه اول زندگي پديد مي­آيد و پس از آن به سرعت رشد مي­كند. ولي خود را مجموعه صفاتي مي­داند كه فرد را منحصر به فرد مي­سازد، در واقع خود، مركز وجود هر فرد[4] محسوب مي­شود. (چوكو[5]، 2004).

خود مركزي است كه فرد به وسيلۀ آن از ابعاد مختلف انساني خود آگاه مي­شود. نقش­هايي كه فرد بازي مي­كند ممكن است به طور همزمان مواردي را از قبل خود به عنوان يادگيرنده، خود به عنوان فرزند، خود به عنوان ورزشكار، خود به عنوان دوست، به عنوان فرد مذهبي شامل مي­گردد.خود چند بعدي است و مي توان گفت اين جنبۀ آن براي شكل­گيري خود پنداره مهم است. (رات و جاكوبز[6] به نقل از چوكو، 2004).

2-3-1 تعاريف خود پنداره

در ادبيات تحقيق خودپنداره برخي اوقات به طرحوارۀ خود[7]، بازنمايي خود[8]، تصويرخود[9]، ادراك خود[10]، تعريف شده­است. خود پنداره مفهومي روان شناختي است كه احساسها، ارزيابي­ها، نگرش­ها و نيز مقوله­هاي توصيفي ما از خودمان را در بر مي­گيرد. خودپنداره در بيرون، ويژگيهاي شخصيتي و رفتاري و در درون چگونگي احساس ما را در بارۀ خودمان و جهان اطرافمان نشان مي­دهد (كيامنش و پور اصغر، 1385).

برن[11] (1984) خودپنداره را نگرشها و احساسات و دانش فرد در مورد توانايي­ها، مهارت­ها، ظاهر و پذيرش اجتماعي خود مي­داند، اين تعريف ابعاد مختلف شناختي، اداركي و عاطفي را در مورد خود­پنداره مورد توجه قرار مي­دهد. به اعتقاد چارلز (1976) خودپنداره شامل اسنادهاي بدني، رفتارها، باورها، ارزش­ها، علايق و استعدادها مي­شود و در كل هر چيزي را كه در باره­ي ماست و ما در باره­ي خودمان باور داريم در بر مي­گيرد (نصيري، 1377).

خودپنداره يك مجموعه سازگارانه[12] از باورها در مورد خود است كه براي معرفي خود به فرد و ديگران به كار مي رود و صفات شخصيتي، ارزش­ها، احساسات اخلاقي ، آرزوها و تعهداتي كه براي خود قابل تصور است را شامل مي­شود. خود پنداره به فرد اجازه مي­دهد در بافتهاي اجتماعي گوناگون اسنادهاي خودكار بكار ببرد و دامنه­اي از بازنمايي­هاي رفتاري و كلامي خود را كه براي تعاملات اجتماعي گريز ناپذير هستند را مورد استفاده قرار دهد. (چاپلينگ[13]، 2000 به نقل ازنادري، 1392)

روان­شناسان اجتماعي كه در حوزۀ شناخت اجتماعي مطالعه مي­كنند به سازمان و وجوه مختلف خود­پنداره توجه خوبي داشته­اند، آنان خود­پنداره را به عنوان نوعي طرحوارۀ شناختي كه يك نوع سازماندهي شناختي است مي­دانند كه از تجارب گذشته فرد ناشي مي­شود و در طي آن به پردازش اطلاعات موجود راجع به خودش مي­پردازد (ماركوس[14]، 1997 به نقل از سليمي، 1389)؛ به عبارت ديگر بعد از اينكه، به يك برداشت يا نگرش كلي رسيديم اين برداشت و نگرش ما به عنوان يك نوع صافي عمل مي­كند كه به ما كمك مي­كند تا به دريافت و پردازش اطلاعات جديدي راجع به خودمان بپردازيم. طرحوارۀ خود[15] يكي از مؤلفه­هاي اصلي خود پنداره است كه به عنوان كليتي شخصي، اطلاعات و تجربيات بعدي در درون آنها روان سازي مي­شوند و خودپندارۀ پيچيده­تري را تشكيل مي­دهند (پورحسين، 1383).

خود پنداره شامل كليه باورها، فرضيه­ها، تصورات و عقايدي است كه فرد نسبت به خودش دارد اين فرضيه­ها، باورها و تصورات فرد راجع به خودش در فرآيند به نام تصور از خود سازمان دهي مي­گردد و منظور از آن تصويري است كه فرد از وجود خودش در ذهن دارد، اين تصوير نشان دهندۀ رويكرد فرد به آنچه كه دوست دارد باشد است و از آن براي توصيف خود براي خودش و ديگران استفاده مي­نمايد. راجرز (1902) خود­پنداره را مجموعۀ منظمي از ويژگي­ها مي­داند كه فرد آن را جزئي از خودش تلقي مي­كند، او بر اين باور است كه هنگامي كه ما با افراد پيرامون خود، والدين، دوستان و معلمان در تعامل مي­باشيم شروع به ايجاد خود­پنداره مي­كنيم و اين خود­پنداره غالباً بر پايه ارزشيابي­هاي ديگران از ما شكل مي­گيرد. (فراهاني، 1378). خود­پندار، دلالت بر مجموعه­اي منظم از نگرش ها و تصورات فرد در باره­ي خودش دارد. (لوپز[16] و همكاران، 2001) كه به فرد انسجام بخشيده و به ارزيابي وي از خودش كمك مي­كند (ديسپون[17]، 2003). عليرغم اينكه در گذشته، خودپنداره به عنوان يك ساختار تك بعدي تلقي گرديده ليكن بررسي­هاي اخير نشان مي­دهد كه اين مفهوم داراي ساختاري چند بعدي بوده و اجزايي مستقل دارد (لوپز و كارمن[18]، 2002).

بسياري از محققان براين عقيده­اند كه به ميزاني كه افراد به يك هويت يا خودپنداره منسجم و شخصي دست مي­يابند، با احساسات مثبت يا منفي گوناگون درگير مي­شوند، به اعتقاد آنان باورهاي ناهماهنگ و از هم گسيخته در مورد خود، به مشكلات عاطفي و هيجاني متعدد منجر مي­گردد (كوپر و پروين[19]، 1998). در واقع افرادي كه داراي خود پندارۀ واضح، خوب؛ تعريف شده، هماهنگ و تقريباً با ثبات هستند از سلامت روان شناختي بيشتري برخوردارند اين افراد به يك ديد روشن در مورد خود رسيده­اند و كمتر تحت تأثير وقايع روزانه و ارزيابي­هاي اين وقايع قرار مي­گيرند. (كمپل[20] و همكاران، 1999). راجرز خود آرماني را خود­پنداره مي­داند كه انسان آرزو مي­كند داشته باشد (شاملو، 1374).

راجرز همساني و همخواني بين خود آرماني و خود واقعي را مورد تأكيد قرار مي­دهد و مي­گويد كه انسان بايد طوري عمل كند كه همساني (عدم تعارض) بين ادراك­هاي خويشتن و همخواني بين ادارك­هاي خويشتن و تجربيات خود را حفظ كند. (پروين ترجمه جوادي وكديور، 1373).

خود­پندارۀ يك كودك در حقيقت رويكرد او نسبت به خودش است كه اين رويكرد مي تواند به شكل­هاي گوناگوني وجود داشته­باشد. مثلاً ممكن است فكر كند كودك بدي است يا شاگرد خوب و درس خواني يا مي­تواند در آينده فرد شايسته­اي باشد يا هم اكنون فردي دوست داشتني است (نصيري، 1377).

2-3-2منابع تشكيل دهندۀ خود پنداره

خود­پندارۀ هر فردي تا حد زيادي نوعي انعكاس و بازتاب طرز رفتار و تفكر ديگران نسبت به اوست. نقش افراد مهم (پدر، مادر، خواهران، برادران، معلم و همسالان) در زندگي كودك در سالهاي اوليه زندگي يعني زماني كه كودك منبع و مرجع ديگري براي مناسب تشخيص دادن يا ندادن رفتارهايش ندارد بسيار مهم است. در خانه افراد مهم زندگي كودك، والدين او هستند و در درجۀ دوم خواهران و برادران او، در مدرسه عموماً معلمين (بسته به سطح سني و ويژگي­هاي شخصيتي كودك) و همسالان و هم­كلاسي­ها هستند كه در شكل­گيري خود­پندارۀ كودك اهميت دارد. از ديگر منابع تشكيل دهندۀ خودپنداره در كودك در همين سنين بازخوردهاي فيزيكي است كه از جست و جوها و تحقيقاتش در محيط فيزيكي اطرافش به دست مي­آورد. اين نوع بازخوردها شامل اطلاعات بدست آمده از تجارب خود كودك است تا عقايد و نگرش­هاي ديگران نسبت به كودك مثلاً هنگامي كه كودك در حال بازي كردن با تعدادي مكعب است و سعي مي كند شكل خاصي را بسازد اما به علت فرو افتادن مكعبها قادر به انجام اين كار نيست. او به محدوديت و ناتوانايي اش بدون اينكه نيازي به گفتن توسط ديگران باشد پي مي برد.

بسياري از فعاليتهايي كه كودك انجام مي دهد بازخورد هاي گفتن توسط ديگران باشد پي مي برد. بسياري از فعاليت هايي كه كودك انجام مي دهد بازخوردهاي مسقتيم و بي واسطه دارند كه به او مي فهماند توانايي انجام اين فعاليت را ندارد و يا مهارت لازم براي اتمام موفقيت آميز اين كار را ندارد. از اين قبيل فعاليتها مي توان به دوچرخه سواري، دويدن، اسكي كردن، بازي با مكعب ها و شنا كردن اشاره نمود. خود پنداري شكل گرفته شده براساس بازخوردها به ارائه علايمي منجر مي شود كه به كودك كمك مي نمايد تا به توصيف چگونگي و نوع شخصيتش بپردازد. فرضيه هايي راجع به ميزان لياقت، توانايي و شايستگي اش بسازد و يا به كمك آن دريابد كه با ديگران چگونه رفتار كند و به رفتار ديگران با خودش توجه نمايد (كوپر اسميت و فلومن[21]، 1976).

2-3-3 ابعاد خودپنداره

به طور خلاصه عده اي كه صاحب نظران اعتقاد دارند كه خود پنداره داراي سه بعد اساسي است كه به شكل گيري خود پنداره كمك مي كند:

1-تجارب كودك در تعامل با محيط كه شامل وقايع مهم زندگي كودك و تجارب عادي و روزمره زندگي اش است.

2-تعامل و ارتباط با افراد مهم زندگي كودك مانند (والدين، خواهران، برادران، معلمين، بزرگترها، همسالان)

3-اسنادهاي كودك (شاولسون و بولز[22]،


[1] self

[2] William jams

[3]. Charles

[4].Centre of the universe

[5]. Choko, A.K

[6]. Roth & Jacobs

[7].Self-Schema

[8]. Self -reperentation

[9]. Self image

[10]. Self pevception

[11]. Byrne

[12]. Adaptive set

[13]. Japling

[14]. Marcus

[15]. Self -Scbema

[16]. Lopez

[17]. Dypeson

[18].Carmen

[19]. Cooper & Pervin

[20]. Campbell

[21]. Cooper smith & Feldman

[22].Sharelson & Bouls

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه خود كنترلي (فصل دوم)

۴ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 39 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه پژوهش خود كنترلي (فصل دوم)

در 23 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت docx

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي و فارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت docx 

قسمتهايي از متن مباني نظري و پيشينه

تفاوت هاي مهم فردي و قابل سنجش ويژگي هاي رفتاري را خودكنترلي مي نامند. خودكنترلي بيانگر ميزان مطابقت ويژگي هاي رفتاري خود با شرايط و موقعيت موجود است(كريتنر وكينيكي[1] ۱۳۸۴).

خود كنترلي به عنوان اعمال كنترل خود به وسيله خود تعريف مي شود(موراون و باميستر[2]،2000).

خودكنترلي به معني سركوب كردن هيجانات و احساسات نيست. برعكس،خودكنترلي يعني اينكه ما يك انتخاب براي چگونگي ابراز احساساتمان داريم و چيزي كه مورد تأكيد است، روش ابراز احساسات است به طوري كه جريان تفكر را تسهيل كند(گلمن 1955 ،ترجمه پارسا1380).

از جمله فوايد كنترل و تنظيم هيجانات كنترل سطوح برانگيختگي براي به حداكثر رساندن عملكرد، پشتكار داشتن، به رغم دلسردي و وسوسه، جلوگيري از واكنش مخرب در مقابل تحريك و عملكرد صحيح به رغم فشارهاي وارده مي باشد.

ناتواني در تنظيم هيجان حاصل از مخالفت هاي اجتماعي و ترس از اين گونه مخالفت ها گاهي آنقدر شديد است كه بر تلاشهاي فرد براي انجام عمل صحيح چيره مي شود (شيپز، كاترين وميرن2009).

وهمچنين فوايد خود كنترلي بر روي حيطه هاي مختلفي همچون نگهداري رژيم غذايي(كاهان وهمكاران[3]، 2002 ). اختلال خوردن، سلامت رواني(تانجي و همكاران[4]  2004 )، سلامت جسمي(ريدر و دويت[5]، 2006 )، اعتياد، خشم(دوال[6] و همكاران  ، 2007 )

و جنايت(هيرچي[7]، 2004 )موردبررسي قرار گرفته است. اين مطالعات نشان دادند كه خود كنترلي در پيگيري اهداف طولاني مدت و والاتر براي فرد بسيار تاثير گذار مي باشد(بوير[8] وهمكاران، 2011 )، ديگر تحقيقات نيز رابطه بين فقدان خود كنترلي با رفتار مشكل ساز همچون مصرف الكل و  استعمال دخانيات را نيز نشان داده اند(ميراون و شمولي[9]، 2006 ).

 اگر چه اين چنين يافته هايي روشن ساختند كه خود كنترلي در منع رفتار نامطلوب نقش دارد اما بايد گفت كه در برخي موارد خود كنترلي جهت شروع رفتار مطلوب نيز مورد نياز است. در اين راستا نيز يافته هاي ديگر نشان دادند كه خود كنترلي بالا با عملكرد تحصيلي بهتر

(شودا و همكاران[10]، 1990 ) و رابطه بين فردي مثبت در ارتباط است(فينكل، كامپبل[11]،2001). فينكل، كامپبل با در نظر گرفتن اين روابط نزديك نشان دادند كه خود كنترلي با سازگاري يا انطباق مرتبط است، كه هم شامل منع پاسخ هاي نامطلوبي است كه به طور بالقوه باعث ايجاد رفتار نامطلوب در فرد ديگر مي شود و همچنين خود كنترلي در پاسخ هاي مطلوب و يا مفيد نيز در گير مي باشد.

خودكنترلي، مراقبتي دروني است كه بر اساس آن، وظايف محول شده انجام و رفتارهاي ناهنجار و غير قانوني ترك مي شود بي آنكه نظارت يا كنترل خارجي در بين باشد.

هنگامي كه كسي بي توجه به كنترل خارجي، تلاش خود را مصروف انجام دادن كاري كه بر عهدة او واگذار شده است، كند و مرتكب خلافي از قبيل كم كاري و سهل انگاري نشود، از كنترل دروني بهره مند است.

 به عبارت ديگر؛ هر گاه عامل كنترل كننده از خارج به داخل انسان منتقل شود، به طوري كه شخص با اختيار و آگاهي به ارزيابي و اصلاح عملكرد خود در قالب استانداردهاي مشخص و در جهت اهداف مطلوب بپردازد، خودكنترلي تحقق يافته است.

 


[1]  Krenter & Keneki

[2]  Mooraven & Bamester  

[3]  Kahan et all

[4]  Tange et all

[5]  Reider & Douet

[6]  Doual

[7]  Heirche

[8]  Bouyer

[9]  Miraven & Shomouli

[10]  Shooda et all

[11]  Fenkel Kampbel

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه پژوهش خلاقيت

۲ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 68 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه پژوهش خلاقيت

در 24 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت docx

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:  WORD و قابل ويرايش با فرمت docx

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 خلاقيت از جمله مسائلي است كه در باره­ي ماهيت و تعريف آن تا كنون بين محققان و روان شناسان توافق به عمل نيامده­است.

و يكي از مفاهيم پيچيده مربوط به انسان است كه ارائه تعريف روشن، بدون ابهام، دقيق و مورد پذيرش اكثريت روانشناسان و مربيان تعليم و تربيت از آن مشكل مي­باشد.

به لحاظ لغوي در زبان انگليسي، ريشه واژه خلاقيت عبارت لاتين Greate  است كه در فرهنگ­هاي واژگان به گونه­هاي متفاوتي تعريف شده­است. از جمله در فرهنگ واژگان ماكاري، خلاقيت به معناي تكامل فكر يا تخيلات فرد، به شكل اختراع و ابداع معنا شده­است. در فرهنگ و بستر، خلاقيت توانايي يا قدرت ايجاد محصول نوين، از راه به كارگيري قدرت تصور و تحليل ذكر شده­است (به نقل از هاريس[1]، 1998).

اكثر روانشناسان در اين مطلب توافق دارند كه خلاقيت به دستاوردهاي تازه و ارزشمند[2] اشاره دارد (ويسبرگ[3] ، 1992) آيزنك (2000) معقتد است خلاقيت فرآيند رواني مي­باشد كه، منجر به حل مسئله، ايده­سازي، مفهوم سازي، ساختن اشكال هنري، نظريه پردازي و توليداتي مي­شود كه بديع و يكتا باشند.

از نظر لغوي در زبان فارسي، خلاقيت با سازه­هايي هم چون نوآوري، ابداع و اختراع تعريف شده­است كه با وجود تشابه با سازه­هاي ذكر شده، متفاوت از آن­هاست، خلاقيت فعاليتي فكري و ذهني است كه لازمه و زيرساخت نوآوري است، ولي نوآوري بيشتر جنبه علمي دارد و محصول نهايي عمل خلاق است.

ابداع نيز به كارگيري خلاقيت است. در حقيقت ابداع ماحصل حركتي است كه نقطه شروعش در خلاقيت و حيطۀ فكر بود و با به كارگيري تجارب ديگر، به صورت پديده نو ظهور، آشكار شده­است. ارتباط با خلاقيت و ابداع، چنين است كه خلاقيت بدون ابداع قابل تصور نيست، اما ابداع بدون خلاقيت بي­معني است. اما اختراع عبارت است از ايده يك مخترع كه در عمل راه حل يك مشكل مشخص تكنولوژيكي را ارائه دهد.

به گونۀ ساده راه حل نوين يك مشكل صنعتي، اختراع ناميده مي­شود (اميرحسنين، 1384، ص 38). گفتني است افزون بر تعاريف لغوي، برخي از فرآيندهاي ذهني هم چون حل مسئله[4] ، استدلال قياسي[5] ، استدلال استقرايي[6] و توانايي[7] با فرآيند خلاق مترادف فرض شده­اند (هارناد[8]، 204).

در فرهنگ نامه ابداع يا آفرينش به معناي چيزي نوآوردن يا كار تازه كردن است (فرهنگ اميد، 1362). ورتايمر (1959) مي­نويسد: خلاقيت فرآيند ويران سازي يك گشتالت به نفع گشتالت بهتر است (تيلور[9]، 1988، ص 99).

در مجموع تعريف­هاي خلاقيت را چنين تقسيم­بندي مي­نمايند : بعضي از تعريف­ها، ويژگي­هاي شخصيتي افراد را محور قرار داده و بعضي ديگر براساس فرآيند خلاّق و تعريف­هاي ديگر بر حسب محصول خلاّق به خلاقيت نگريسته­اند.

از جمله افرادي كه بر حسب شخصيت به خلاقيت مي­نگرد گيلفورد (1950) است. او معتقد است خلاقيت مجموعه­اي از توانائيها و خصيصه هاست كه موجب تفكر خلاق مي­شود.

 


[1] . Harris

[2] . Novelpro ducts of value

[3] . Wiesberg

[4] . Problem Solving

[5] . Deduction reasoning

[6] . induction reasoning

[7] .Ability

[8] . Harnad

[9] . Taylor

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

و مباني نظري پيشينه درباره عملكرد تحصيلي (فصل دوم پايان نامه)

۲ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 54 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

 و مباني نظري پيشينه  درباره عملكرد تحصيلي (فصل دوم پايان نامه)

در 37 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع عملكرد تحصيلي

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه پژوهش اضطراب امتحان

۳ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 57 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه پژوهش اضطراب امتحان(فصل دوم پايان نامه)

در 31 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت docx

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:  WORD و قابل ويرايش با فرمت docx

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

اضطراب امتحان يكي از اضطراب‌هاي موقعيتي است كه با عملكرد و پيشرفت تحصيلي ميليون‌ها دانش آموز و دانشجو در مراكز آموزشي رابطه تنگاتنگ دارد(هيل،[1]1984؛ به نقل از بيابانگرد، 1378). اضطراب امتحان به عنوان تجربه‌اي ناخوشايند با درجات مختلف، حيطه‌هاي نگراني و هيجان پذيري را تحت تأثير قرار داده و از كسب معلومات، چگونگي پردازش صحيح اطلاعات و عملكرد تحصيلي تا انگيزه‌ها، و نگرش‌هاي فرد را متاثر مي‌سازد وبا مكانيزم‌هاي خاص خود، توان پيشرفت و بروز خلاقيت‌ها و استعدادها را تحليل مي‌برد و مانع رشد و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مي‌گردد.  

سيبر[2](1980) اضطراب امتحان را حالت خاصي از اضطراب عمومي مي‌داند كه شامل پاسخ‌هاي پايدار شناختي، فيزيولوژيكي و رفتاري مرتبط با ترس از شكست مي‌باشد و فرد آن‌را در موقعيت‌هاي ارزيابي تجربه مي‌كند. هنگامي كه اضطراب امتحان رخ مي دهد بسياري از فرايندهاي شناختي و توجهي با عملكرد موثر فرد تداخل مي‌كند.

گيودا و لودلو[3](1989) اضطراب امتحان را نوعي واكنش ناخوشايند و هيجاني نسبت به موقعيت ارزيابي در مدرسه و كلاس درس تعريف كرده‌اند. اين حالت هيجاني معمولاً با تنش، تشو يش، نگراني، سردرگمي و برانگيختگي سيستم اعصاب خود مختار همراه است.

اسپيلبرگر[4](1980) اضطراب امتحان را متشكل از دو عامل نگراني و هيجان پذيري مي‌داند. با توجه به اينكه اسپيلبرگر براي تبيين اضطراب امتحان دو مؤلفۀ نگراني و هيجان پذيري را مطرح كردند، مؤلفه مهم اضطراب امتحان مؤلفه نگراني يا فعاليت شناختي نامربوط به تكليف است كه شامل دلواپسي شناختي زياد درباره عملكرد، پيامدهاي ناشي از امتحان، افكار مربوط به خراب كردن امتحان، تحقير خويشتن، ارزيابي توانايي خود در مقايسه با ديگران و انتظارات منفي از عملكرد مي‌شود.

 

علايم اضطراب

علايم اضطراب را مي‌توان به چهار گروه شناختي، عاطفي، رفتاري و فيزيولوژيكي تقسيم كرد. اين عناصر چهارگانه از همديگر مستقل نيستند، بلكه عملكرد آن‌ها با كل ارگانيزم هماهنگ مي‌باشد.

اين چهار گروه علامت عبارتند از:

الف) علايم شناختي: شامل مشكلات حسي – ادراكي (مانند احساس غير واقعي و گوش به زنگ بودن)، مشكلات تفكر(مانند حواس پرتي و اشكال در به ياد آوري مطالب) و اشكالات مفهومي (مانند تحريف شناختي).

ب) علايم عاطفي: شامل بي‌حوصلگي، ناآرامي، تنش، زود رنجي، ترس، هراس و وحشت.

ج) علايم رفتاري: شامل بازداري، اجتناب، اشكال كلامي، ناهماهنگي، نا آرامي و نفس نفس زدن.

د) علايم فيزيولوژيكي: شامل علايم قلبي – عروقي، مشكلات تنفسي، علايم عصبي– عضلاني، معده‌اي– روده‌اي و علايم پوستي(بك[5]، 1985؛ به نقل از كاظميان مقدم، 1389).

 

 

 


[1]-Hill

[2]-Siper

[3]-Guida & Ludlow

[4] -Spilberger

[5]- Beek

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه تعاريف اعتياد (فصلدوم پايان نامه)

۲ بازديد
دسته بندي روانشناسي
فرمت فايل docx
حجم فايل 110 كيلو بايت

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه تعاريف اعتياد (فصلدوم پايان نامه)

 توضيحات: فصل دوم پايان نامه (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :                           دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:                      WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

اعتياد يك اصطلاح عاميانه وغيرعلمي و به معناي وابستگي بيمارگونه به  مصرف يك يا چند نوع ماده مخدر است كه سبب بروز رفتارهاي موادجويانه شده و در صورت عدم مصرف مواد مورد نظر، علايم محروميت در فرد معتاد بروزمي كند.منظوراز مواد، يك ماده شيميايي –نه خوراكي است كه پس از مصرف ،وابستگي و نياز شديد در فرد به مصرف دوباره آن ايجاد مي كند( صابري، 1384؛ به نقل از بهاري،1392)

به طور متعارف ، اعتياد براي شناسايي رفتارهاي خود مخربي به كار مي رود كه شامل مولفه هاي دارويي است.اين واژه مختص كساني است كه گرفتار وابستگي جسمي به يك يا بيش از يك داروي غيرقانومي هستند. اين تعريف شامل هوس كردن شديد مواد و نياز به مواد بيشتر براي كسب همان اثرقبلي است(دي كلمنته، 2003).

بين سوء مصرف مواد و اعتياد تفاوت وجود دارد. مصرف ماده اي كه خلق و رفتار را تغيير مي دهد لزوما سوءمصرف مواد تلقي نمي شود مگر آنكه عملكرد مصرف كننده را به طرزي منفي تحت تاثير قراردهد. مشكل فرد فقط موقعي اعتياد تاقي مي شود كه نشانه هاي مرضي جسمي ترك يا تحمل نسيت به ماده مخدر وجود دارند. اعتياد عادت اكتسابي است كه زماني ظهور كرده وخاموش كردن آن حتي در مواجهه با پيامدهاي بسيار منفي و چشمگير آن دشوار است. واژه وابستگي حاكي است كه الگوي رفتار شامل كنترل ضعيف خود فرماني است كه با وجود بازخورد منفي ادامه  دارد و اغلب به نظر مي رسد خارج از كنترل باشد (دي كلمنته، 2003). پادينا و سكول (1983) معتقدند كه در بحث از مصرف مواد در نوجواني، رفتارهاي وابسته به مصرف مواد متأثر از عوامل درون شخصيتي – برون شخصيتي و اجتماعي – فرهنگي است (به نقل از بهاري،1392).

 

 

 

                                         

ملاك‌هاي تشخيصي DSM-IV-TR براي وابستگي به مواد

يك الگوي غير انطباقي مصرف مواد كه منجر به تخريب چشمگير باليني يا ناراحتي مي‌شود و با سه مورد از موارد زير تظاهر مي‌كند كه زماني در يك دوره 12 ماهه بروز مي‌كنند:

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود

پرداخت و دانلود